Image گفتگو دانشجو
دکتری تخصصی دانشگاه تهران
آخرین‌ورود 23 ساعت قبل
امتیاز 5929

خواجه در ابريشم و ما در گليم عاقبت اى دل همه پا در گليم زاهدا حرص بهشت و عالم فانی چرا حرص از کف دادن تاج سلیمانی چرا غصه ی گبر و مسیحا و مسلمانی چرا او به هر راهی که ما را می کشاند مایلیم عاقبت ای دل همه پا در گلیم

آيه ١١٣ سوره هود : وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ (113) «لا تَرْكَنُوا» (ستمگران، لايق پيروى و رهبرى نيستند).

همه چیز در آخر درست خواهد شد و اگر هنوز درست نشده است، معنایش این است که هنوز به آخر نرسیده است. (جان لنون)

اى دل از پست و بلند روزگار اندیشه کن در برومندی ز قحط برگ و بار اندیشه کن از نسیمی دفتر ایام برهم می‌خورد از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت ... پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز ساقی،اگر از حالت مجلس خبری داشت   بیداد گری شیوه ی مرضیه نمی شد این شهر اگر دادرس دادگری داشت   سرمد! سر پیمانه نبود اینهمه غوغا میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت

دود اگر بالا نشيند كسر شأن شعله نيست جاى چشم ابرو نگيرد گرچه او بالاتر است ابرو از بالانشينى رتبه اى پيدا نكرد گيسو از افتادگى قابل به مُشك و عنبر است

آن که هلاک من همی‌خواهد و من سلامتش هـر چـه کـنـد ز شـاهـدی کـس نکند ملامتش کـاش کـه در قـیـامـتش بـار دگـر بـدیـدمـی کـانچـه گـنـاه او بـود مـن بکـشـم غرامـتش

صاف بى دُرد كس از سـاقى اين بزم نخورد گل بى خـار كـس از گلـبن اين باغ نـچـيد [ ديوان فروغى ]