سلام. کسی می دونه چرا در ترجمه های موجود قرآن یا ایها الذین آمنوا رو ای کسانیکه ایمان آورده اید معنی می کنند؟چون آمنوا غایب هست ولی در ترجمه مخاطب معنا شده !
چرا کلمه " آمنوا" در عبارت یا ایها الذین امنوا بجای "ایمان آوردند",در تمام موارد "ایمان آورده اید" ترجمه می شه؟مگه صیغه اش غایب نیست؟؟
آمنوا
سلام...
قبلاً إیمان آوردهاند (آمنوا) و اکنون مورد خطاب هستند (یا أیها...)... از صنعت بلاغی "إلتفات" إستفاده شده است...
مانند کسی که در سفر مکه بوده و اکنون او را میبینیم و برای إستقبالش به او نمیگوییم "خوش آمدی ای کسی که رفته بودی خانهی خدا"، بلکه میگوییم "خوش آمدی ای کسی که رفتهای خانهی خدا".
صنعت إلتفات بر چند قسم است.
إلتفات به معنای روی برگرداندن است که یک قسم آن روی برگرداندن از غایب به حاضر است...
همانند تمام أفعالی که برای به تصویر کشیدن صحنهی قیامت در قرآن إستفاده شده، که تماما با فعل ماضی است...
5
سلام
قرآن مختص به همه زمان ها و دوره هاست. به نظر اگر ایمان آورده اید معنا می شد، مخاطب قرار دادن افراد بعدی یعنی زمان های پیش رو را از دست می داد.
0
مطمئن نیستم اما فکر میکنم تفاوت نحوهٔ بیان فارسی و عربیه. در عربی، «آمنوا» صلهٔ موصولِ «الذین» است و میتونه غایب بیاد چون صرفاً تبیینکنندهٔ الذین است، و باید لزوماً در مقولهٔ جمع و مفرد و تثنیه و جنس با موصول مطابق باشه. اما در فارسی چون نمیتونیم غایب رو خطاب یا منادا قراربدیم، ناچار مخاطب استفاده میکنیم، یعنی فعلِ جملهوارهٔ بعد از منادا رو مخاطب میاریم. یعنی «ای کسانی که ایمان آوردند» در فارسی معیار غلطه.
0
ترجمه به شکل ماضی نقلی هست چون ایمان آوردن همیشه پیش زمینه ی رسیدن وکسب یک سری مزیت ها و موهبت هاست .. در مورد اینکه چرا مخاطب ترجمه شده : یاایها خطاب گونه است و نمیشه معنی کرد ای کسانی که ایمان آورده اند!
1
دقیقا سؤال من اینه که چرا خداوند از عبارت یا ایها الذین "آمنتم "... استفاده نکرده ... صیغه اش هم مخاطب می شد و مشکلات ترجمه ای هم پیش نمی اومد؟!
2
چون قرآن برای همه عصرها و زمان ها است و زنده و پویا می باشد و برای نسل های بعدی نیز پاسخ دارد و مخاطب آن در حال حاضر ما هستیم
0
سلام آقا محمدرضا، به نظر میآید شما خودتان معنی را به گونه ای خاص تر میدانید، یعنی بطور اکتشافی در مفهوم! حدس من درسته؟
اگرچه پاسخ آقا رضا هم، پاسخ خوبی بود!
1
جهت توضیح این موضوع این نمونه توجه فرمائید
از جمله آیاتی که دلالت بر امامت و خلافت حضرت امام علی(ع) بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) میکند، آیه ولایت است. خداوند در این آیه شریفه میفرماید: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون»؛
ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر او است و کسانى که ایمان آوردهاند؛ همان کسانى که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. در شأن نزول این آیه شریفه هم از طریق اهل سنت و هم شیعه نقل شده است که این آیه درباره حضرت امام علی(ع) نازل شده است.
یکی از شبهههایی که بر این آیه وارد شده این است که چرا «ألَّذینَ آمَنوا» به صورت جمع آمده در حالیکه حضرت علی(ع) یک نفر بیشتر نیست؟
یکی از پاسخها این است که برخی از قرائن و شواهد نشان میدهد که علت جمع آمدن این عبارت، برای این است که این حکم، شامل دیگر امامان نیز بشود؛ یعنی این حکم به صورت کلی ذکر شده است. دلیل این سخن آن است که در آیه مذکور، به دلیل وجود کلمه «إنّما» در اول آیه، که برای حصر حکم نسبت به موضوع آمده، «ولایت» از آن جهت که ولایت است، منحصر به خدا، پیامبرش و «ألُّذینَ آمَنوا»؛ یعنی همه امامان(ع) شده است. هرچند بخش پایانی آیه به جهت اینکه در رکوع انگشتر به فقیر داد، در شأن امام علی(ع) میباشد. اما همان ولایتی که برای حضرت علی(ع) وجود دارد، در امامان بعد از او نیز وجود دارد. شاهد قرآنی این مدعا، آیه «اولی الامر» است. خداوند در این آیه میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پیروی کنید. همچنین از پیامبر و صاحبان امر، اطاعت کنید. این آیه که اطاعت از خدا و پیامبرش را مطرح کرده، در کنار پیامبر افرادی را به عنوان «اولی الأمر» نام برده که همانند پیامبر(ص) باید از آنان اطاعت شود. این آیه نشان میدهد کسانی که بعد از پیامبر بر مردم ولایت دارند، بیش از یک نفراند. از اینرو؛ وقتی از امام باقر(ع) پرسیده شد که آیا آیه ولایت درباره حضرت علی(ع) نازل شده، فرمود: «علیٌّ مِنَ المُؤمِنینَ»؛
یعنی حضرت علی(ع) یکی از آن افرادی است که به عنوان «ألَّذینَ آمَنوا» ذکر شدهاند. همچنین امام صادق(ع) در توضیح این آیه فرمودند: «إِنَّمَا یَعْنِی أَوْلَى بِکُمْ أَیْ أَحَقُّ بِکُمْ وَ بِأُمُورِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَمْوَالِکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا یَعْنِی عَلِیّاً وَ أَوْلَادَهُ الْأَئِمَّةَ ع إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ وَصَفَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعُون...»؛
منظور از اولی بودن این است که در امورتان و حتی درباره خودتان و اموالتان، بر شما ولایت دارد. و منظور از «کسانی که ایمان آوردهاند» علی و فرزندانش، است. آنها امام هستند تا روز قیامت. سپس خدا آن امامان را این طور توصیف کرده که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.
0
در پاسخ به سئوال ابتداء بايد متذكر شد كه: هم استعمال «آمنوا» در «يا ايها الذين آمنوا» و هم استعمال «آمنتم»، از نظر نحوي صحيح است. امّا چرا قرآن از «آمنوا» استفاده كرده است؟
سعد الدين تفتازاني مي نويسد: «برخي به اشتباه در مورد اين عبارت قرآن چنين پنداشته اند كه علت استفاده از لفظ «آمنوا» (به صيغه غايب) به جاي «آمنتم» (به صيغه مخاطب)، التفات از خطاب به است يعني در عبارت «يا ايها الذين آمنوا» در كلام از صيغه مخاطب به صيغه غايب ، انتقال روي داده است كه يكي از لطايف علم معاني است. در حالي كه در اين عبارت التفات روي داده و استعمال آمنوا به صيغه غايب طبق قاعده نحوي است.»(1)
قاعده نحوي درحالت كلي اين است كه در عبارت «يا ايها الذين آمنوا» ضميري كه از جمله صله «آمنوا» به موصول (الذين) بر مي گردد هم مي تواند به صورت غايب باشد يعني صله را به صورت «آمنوا» بياوريم و هم مي تواند به صورت مخاطب باشد يعني جمله صله را مي توان به صورت «آمنتم» هم آورد، (در آمنوا ضمير واو كه براي صيغه جمع مذكر غايب است به «الذين» و در «آمنتم» ضمير «تم» كه مربوط به صيغه جمع مذكر مخاطب است به «الذين» بر مي گردد). امّا استعمال حالت اول يعني صيغه غايب در كلام عرب بيشتر است.
ابن هشام در بحث «الاشياء التي يحتاج الي الربط» مي نويسد:
«استعمال غالب و اكثري عرب به صورت «أنت الذي فعل» يعني با صيغه غايب است و «أنت الذي فعلت» يعني صيغه مخاطب كمتر استعمال مي شود امّا با اين وجود خلاف قاعده نيست.(2)
به همين دليل استعمال به صيغه مخاطب در عباراتي چون دعاي امام حسين ـ عليه السلام ـ در روز عرفه: «أنت الذي أنعمت، أنت الذي أحسنت...»(3) و يا شعر شاعر كه مي گويد:
« أنت الذي اخلفتني ما وعدتني : و أشلمت بي من كان فيلا يلوم»(4)
صحيح است و خلاف قاعده نيست امّا اين گونه كمتر در كلام عرب استعمال شده است.
بنابراين قرآن نيز در عبارت «يا أيها الذين آمنوا»، طبق قاعده نحوي و استعمال اكثري آن در كلام عرب، از صيغه غايب يعني «آمنتم» استفاده كرده است.
پاورقی:
1. تفتازاني، سعد الدين، مختصر المعاني، قم، دارالفکر، چاپ هشتم، 1383ش، ص78.
2. ابن هشام الأنصاري المصري، مغني اللبيب عن کتب الاعاريب، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ اول، 2001م، ج2، ص146.
3. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، دعاي امام حسين(ع) ، در روز عرفه.
4. مغني اللبيب عن کتب الاعاريب، همان، ج2، ص146.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
1
سلام
چون قران همیشه زنده و جاویدان هست
و همینطور اشاره داره به کار های قبل انجام شده و اینکه وافراد یا ادم متقابل یا روبه رو توسط دیگری اگاهی داشته باشن
0
به ترجمههای دیگر رجوع کنید، ببینید همه یکسان است. ترجمهی درست را باید از یک عرب زبان (Native) پرسید.
0
سلام! در قرآن، عبارت "آمنوا" به معنی "ایمان آوردهاند" است و در حقیقت فعل "آمنوا" در زبان عربی فعل ماض است که به جمع مخاطب (یعنی مؤمنان) اشاره دارد. اما در ترجمهها معمولاً به جای "ایمان آوردهاند" از "ایمان آوردهاید" استفاده میشود تا مخاطب را مستقیماً خطاب قرار دهد. این انتخاب به دلیل ویژگیهای زبان فارسی است که در آن برای مخاطب حاضر، فعلهای در زمان گذشته به شکل دوم شخص ترجمه میشود تا ارتباط مستقیم با خواننده یا شنونده برقرار شود. در واقع، در عربی این نوع جملات میتواند هم به معنی غایب باشد و هم به معنی مخاطب. بنابراین، "آمنوا" در اینجا به معنای ایمان آوردن جمع مخاطب (مؤمنان) است.
0
در عربی فصیح، گاهی فعل ماضی برای ثبات یک صفت یا عمل گذشته که اثرش در حال و آینده ادامه دارد به کار میرود. به این کاربرد میگویند «الماضی الحکمی» یا «الماضی للدلالة علی الثبوت». این ترکیب یکی از شیوههای بلاغی برای مخاطب با توصیف گذشتهاش است. یعنی شما مستقیماً در حال خطاب به مخاطب حاضر هستید، اما او را با ویژگیهایی که در گذشتهاش وجود داشته است (ایمان آوردن) توصیف میکنید. و اینکه پرسیدید "چرا فعل ماضی غایب آمده"؟ فعل «آمنوا» از نظر صرفی، فعل ماضی غایب جمع مذکر است، یعنی «ایمان آوردند». اما در این جا، این فعل نه برای بیان زمان، بلکه برای توصیف مخاطب آمده است. در عربی، کاربرد فعل ماضی برای بیان صفتی که تثبیتشده یا حالت پایدار رایج است. بنابراین، «الذین آمنوا» به معنای: «کسانی که ایمان آورده [و در حال حاضر نیز مؤمن هستند]» است. با اینکه فعل در قالب ماضی آمده، معنی آن دلالت بر حال استمراری یا حالت پایدار دارد. چرا در ترجمه فارسی به مخاطب ارائه شده است؟ در ترجمه فارسی، وقتی گفته میشود؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاند»، این معادل طبیعی و روانی برای همان ساختار عربی است. مترجم با توجه به اینکه آیات در حال خطاب مستقیم به مخاطب (مؤمنان حاضر) است، ترجمه را مطابق با معنای مقصود (نه صرفاً مطابق با ساختار ظاهری دستوری) ارائه میدهد. یعنی؛ خدا دارد با مؤمنان سخن میگوید، و آنها را با توصیف «کسانی که ایمان آوردهاند» خطاب میکند. پس از ترجمه "ای کسانی که ایمان آوردهاند" دقیقتر بیان کننده مخاطب بودن جمله است. نکته بلاغی مهم در قرآن؛ این نوع خطاب، هم جنبه زبانی دارد و هم جنبه بلاغی. خداوند با این خطاب، مؤمنان را متذکر میکند که: - شما ایمان دارید. - اکنون باید بر اساس آن ایمان، عمل کنید. یعنی؛ «ای کسانی که با اختیار خود ایمان دارید، پس حالا گوش میدهید که چه وظایفی دارید.» پس جمله از نظر ساختار عربی درست و معمولی است. و ترجمه به صورت مخاطب، بازتابدهنده به معنای واقعی گوینده است، نه تنها شکل ظاهری فعل. مثال مشابه در فارسی: فرض کنید معلمی در کلاس به شاگردانش بگوید؛ کسانی که در آزمون قبول شدهاند، آیا آماده مرحله بعد هستید؟
0
1.برای ارتباط با سایر کاربران حتما باید عضو ویژه سازمان باشید.
2.برای استفاده مناسب در طول روز نباید تعداد درخواستهای زیادی ارسال کنید.
3.قوانین را رعایت کنید و به دوستان خود احترام بگذارید.
4. حداقل 3 حرف و حداکثر 300 حرف برای پستها و نظرات بنویسید.
در صورت فعالیت در شبکه اجتماعی سازمان، پروفایل و مطالبتان برای سایر کاربران نمایش داده خواهد شد.
همچنین در روز تولدتان از طرف بقیه کاربران پیام تبریک و امتیاز هدیه دریافت خواهید کرد.
مشاهده قوانین
ارتقا به حساب عضویت ویژه
دسترسی به امکانات ویژه
با ارتقا به حساب پریمیوم، از امکانات و مزایای بیشتری بهرهمند شوید:
- دسترسی نامحدود به تمام بخشها
- امکان مشاهدهدورههای اعضای ویژه
- پشتیبانی اولویتدار
- امکانات اختصاصی برای کاربران ویژه