"ضحاک مشرقی" تنها یار زنده مانده‌ی حسین شرط کرده بود تنها زمانی کنار إمام باشد که وجودش فایده داشته باشد ... چون ظهر عاشورآء عرصه بر حسین تنگ آمد، گستاخانه گفت؛ قتل شما حتمی است و حضورم بی‌فایده، طبق شرطمان می‌روم أما اسبم را برایتان می‌گذارم ... إمام فرمود: به خودت و اسبت نیازی نیست ... و گریخت ...

قرآن کریم - و فَدَیناهُ بِذِبحٍ عَظیمٍ ... ما به جای قربانی کردن إسماعیل، "ذبح عظیمی" را جایگزین کرده و به إبراهیم دادیم ... إمام صادق علیه ألسلام: - "ذبح عظیمی" که خداوند به إبراهیم داد، "حسین بن علی" است که خداوند در نسل حضرت إبراهیم قرار داد و او را همانند گوسفند سر بریدند ...

مگر غنچه چقدر آب می‌خواهد؟ ... که دریغ کردند از او دریا را ... #باب_الحوائج #علی_اصغر

کربلا به رفتن نیست ... به شدن است ... شمر ١۶ بار پای پیاده به حج رفت، أما حسین سلام ألله علیه را ذبح کرد ...

قرآن کریم - مؤمن هرگز اندوه و ترسی ندارد. (لاخَوفٌ عَلَیهِم و لاهُم یَحزَنونَ). 14 بار. - در کنار قرآن شادمان زندگی کنید. (بِذلِکَ فَلیَفرِحوا). - یادکردن خداوند آرامش و إطمینان قلبی به همراه دارد. (بِذِکرِ أللهِ تَطمَئِنُّ ألقُلوبُ).

قرآن کریم اگر به یاد خدا باشیم؛ - خدا به یاد ما است ... ️ "به یاد من باشید، شما را یاد خواهم کرد". اگر خدا را فراموش کنیم؛ - خدا ما را فراموش خواهد کرد و خودمان را نیز فراموش خواهیم کرد ... "خدا را فراموش کردند، پس خدا آنان را فراموش کرد و خودشان را نیز از یاد خودشان برد".

رسول أکرم صلی ألله علیه و آله و سلم: همنشین نیکوکار بهتر از تنهایی است و تنهایی بهتر از همنشین بد است. آموزش نیکی بهتر از سکوت است و سکوت بهتر از یاد دادن بدی است.

رسول أکرم صلی ألله علیه و آله و سلم: هر کس در باقیمانده‌ی عمر خود نیکوکار باشد، به خطایای گذشته‌اش بازخواست نخواهد شد ...

پیرزن زباله‌ها را زیرورو کرد تا چیزی بیابد، چراغی قدیمی را دید. برداشت و دستی به آن کشید. ناگهان غولی خارج شد و گفت؛ نترس، آسیبی به تو نمی‌رسانم. می‌توانی یک آرزو کنی، هرچه باشد برآورده است. پیرزن فریاد زد؛ إلهی فدات شم مادر ... و فدای غول شد ... - و مرگ او عبرتی شد برای آنانکه زیادی تعارف می‌کنند.

مردی در قاهره خواب می‌بیند برای رفع فقرش باید به اصفهان رود و می‌رود. داروغه دستگیرش کرده و او ماجرا را می‌گوید. داروغه می‌گوید؛ من سه بار خواب دیدم در خانه‌ای در قاهره، زیر درخت انجیری گنجی هست وهرگز جدی نگرفتم ... مرد به قاهره برگشته و زیر درخت انجیر خانه‌اش گنج را میابد ... #بورخس #رئالیسم_جادویی