Loading...

"ضحاک مشرقی" تنها یار زنده مانده‌ی حسین شرط کرده بود تنها زمانی کنار إمام باشد که وجودش فایده داشته باشد ... چون ظهر عاشورآء عرصه بر حسین تنگ آمد، گستاخانه گفت؛ قتل شما حتمی است و حضورم بی‌فایده، طبق شرطمان می‌روم أما اسبم را برایتان می‌گذارم ... إمام فرمود: به خودت و اسبت نیازی نیست ... و گریخت ...

این جمله‌ی شهید آوینی: "پندار این است که ما مانده‌ایم و شهدآء رفته‌اند، أما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدآء مانده‌اند" را می‌بینیم و غبطه می‌خوریم ...


5

مرحوم بهجت: آنچه معاویه و یزید داشتند ما نیز داریم ... خیلی به خود مغرور نشویم ...این طور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت ... برای ما إمتحان پیش نیامده ...


5