جناب آقای باباخانی
ضمن عرض سلام و تشکر از اهتمام شما درباره این موضوع
«طراحی مدل حکمرانی بدون حکومت در آموزش عالی کشور» موضوع رساله دکتری بنده است و با توجه به اینکه سال های زیادی هم روی موضوع اشتغال فارغ التحصیلان و هم نظام آموزش عالی مطالعه و کار جدی داشته ام، نسبت به طرح بحث مذکور اقدام کردم.
مفاهیم مطرح شده توسط شما تا جایی از بحث درست بود، اما آنجا که می فرمایید: «و با استدلال فوق، به این نتیجه هم واصل میشیم که امکانات تحصیل رایگان همیشه باید در کشور وجود داشته باشه تا جوانهای مستعد بتونن با بهره گیری از این امکانات، به تحصیل بپردازن.» سه اشکال اساسی وجود دارد.
1 - منظورتان از استدلال فوق، نیاز مستمر به نیروی جدید ما به ازای بازنشستگان و ... است؛ در حالی که در خود بحث «دولت» و «نیروهای دولتی» شاهد سیاست کوچک سازی دولت هستیم و بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری (مصوب 1386) به ازای هر سه نفر بازنشسته، 1 نفر مجوز استخدامی صادر می شود و به جز نیروهای حاکمیتی، هیچ استخدامی به صورت رسمی صورت نمی گیرد ... از همین رویکرد می توان متوجه شد که «تورم دولت» باعث تجدیدنظر جدی در استخدام ها شده ... و به قرینه همین سیاست، بحث عدم نیاز به فارغ التحصیلان رشته های مختلف نیز مطرح است. چرا دولت باید هزینه آموزش افرادی را بدهد که نه در بدنه خود نیازی به آن ها داشته و نه بخش خصوصی توان جذب آن ها را دارد؟
2 - فرموده اید بحث خودکفایی بحث مستمری است؛ و مطابق تعریفی که از خودکفایی داشتید، «عدم نیاز اعزام دانشجو به خارج کشور». در حال حاضر با توسعه نظام آموزش عالی کشور، کمتر رشته دانشگاهی مورد نیاز کشور است که امکان تربیت نیروی آن را در داخل نداشته باشیم. ضمن اینکه صف فارغ التحصیلان آنقدر طولانی است که به عنوان مثال، در خود نظام آموزش عالی، برای 40 سال آینده متقاضی عضویت در هیات علمی وجود دارد (با توجه به 100 هزار فارغ التحصیل دکتری و جذب سالانه 2500 استاد دانشگاه) به همین خاطر، ادامه هزینه کرد در این حوزه به بهانه خودکفایی، بی مورد است.
3 - مورد دیگر استدلال شما «جوانهای مستعد بتونن با بهره گیری از این امکانات، به تحصیل بپردازن» چنین ماموریتی در قانون اساسی برای نظام آموزش عالی تعریف نشده است. در شرایطی که به خاطر محدودیت های مالی و اقتصادی، بسیاری اولویت های دیگر برای کشور مطرح است، هزینه کرد سنگین در این حوزه اصلاً توجیهی ندارد.
4 - عبارت «شیوه پذیرش در دوره های تحصیلات عالی رایگان هم از نظر بنده کاملا عادلانه و صحیحه و صرفا شامل «رتبه های برتر» در آزمونهای سراسری مقاطع مختلف دانشگاهی میشه.» یک نظر کاملاً شخصی و سلیقه ای است؛ با نگاهی به هزینه سنگین ردیف بودجه آموزش عالی کشور (که عرض کردم، سرانه هر ایرانی از این هزینه 200 هزار تومان است در مقایسه با 650 هزار تومان هزینه سرانه ردیف بهداشت و درمان) و خروجی اسف بار این نظام آموزشی، ادامه روند پذیرش دوره های روزانه و هزینه دولت در این زمینه، نه توجیه منطقی دارد و نه اقتصادی. حال می خواهد از طریق آزمون سراسری باشد یا به سلیقه دانشگاه ها یا هر روش دیگری.
5 - بورسیه، یکی از روش های متداول در دنیا برای تامین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز است. دولت می تواند نسبت به بورسیه تعداد محدودتری از افراد اقدام نموده و به ازای هزینه ای که برای آنان انجام می دهد، ضمن اخذ تعهد جدی، کار آن ها را تضمین نماید.
فقط توجه شما را جلب می کنم به بسیاری از افرادی که در دوره های روزانه درس خوانده و از بودجه بیت المال، تامین شده اند و سپس به سراغ کار دیگری رفته اند (در مورد آقایان) یا اصلاً وارد بازار کار نشده اند (در مورد بعضی خانم ها)
6 - فرموده اید «درمورد سرعت تربیت نیروی متخصص هم باید عرض کنم که ظرفیت دورههای روزانه دانشگاههای دولتی در خیلی از رشته ها تا حد زیادی منطبق با نیازهای بازار کار هستش، مگه اینکه دانشجوها کمکاری کنن و با سطح تخصص مطلوب فارغ التحصیل نشن. » لطفاً مستند آماری خود را برای این گزاره بیان کنید، چرا که نتایج یافته های بنده کاملاً عکس این را نشان می دهد.
4 سال پیش