سلام دوستان عزیز

از نظر قرآن انسان با خلقت آدم و حوا به وجود آمد ، در واقع آنها اشرف مخلوقات بودند و مخلوقات قبلی ارزش آدم و حوا را نداشتند ،علامه طباطبایی میگه بشر اولیه 7000 سال قبل از میلاد از گل به وجود آمد و شروع به اهلی کردن حیوان و گیاه کرد اگه آدم وحوا از گل آفریده شدند ، مردم قبلی چجوری آفریده شدند ؟

اگه این درسته ، پس شواهد باستان شناسی که نشون میده انسانهای ماقبل تاریخ قبل از این هفت هزار سال که تکنیک ساخت ابزارسنگی  را میدانستند و حتی با وجود زندگی غارنشینی از هنر، فرهنگ خاص و مهارت پزشکی برخوردار بودند،  پس این انسانها چی هستند ؟ چون اگه عقل و درک نداشتند نمیتونستند این کارهارو بکنند.

این درسته که برای بقا لازم بود توانایی هایی داشته باشند و این عقل با آفرینش انسان بدست آمد . میمون الان نسبت به حیوانات دیگه باهوشتره ولی سؤال من در مورد انسانه قبل از آفرینش در هفت هزار سال پیش، و اینکه چرا خدا تو قرآن زمان آفرینشو با آدم و حوا سنجیده ؟

خانم جولایی سلام علیکم ...

بخشی از محتوای پاسخ شما مستند نمی‌باشد و خالی از إشکال نیست ... و چه‌بسا برای دانشجویانی که سروکاری با این مطالب ندارند إبهامات و سؤالات بی‌پاسخ بیشتری إیجاد کند. منجمله؛

 - "سومریان لپ‌تاپ و لامپ و موشک و ... داشتند" ... 

- کلمه‌ی قرآنی "طارق" همان ستاره‌ی "نیبرو" هست ...

- "نابودی کل مردم زمین در زمان حضرت نوح(ع) به دلیل تأثیرات ستاره‌ی "نیبرو" بوده است" ...

- "طبق آیات قرآن نسل‌های قبل از آدم بدلیل نداشتن روح قدسی که تمایزدهنده‌ی بین ما و دیگر مخلوقات قبل از ماست، إدعای خدایی کرده و عصیان نمودند و خداوند نسل آنها را از میان برده است" ... طبق کدام آیات؟ ... اگر منظور شریفه‌ی "أتَجعَلُ فیها مَن یُفسِدُ فیها و یَسفِکُ ألدِمآء" است، در این آیه هیچ إشاره‌ای به عدم وجود روح قدسی نشده است. بلکه روایتی از إمام صادق(ع) وجود دارد که خلاف نظر شما است ... (فردی از حضرت سؤال کرد که ایا خداوند قبل از حضرت آدم علیه‌ألسلام أفراد دیگری را نیز آفریده بوده است؟ حضرت پاسخ دادند: بلی. خداوند قبل از آدم هزاران هزار آدم آفریده است که تو اکنون در نسل آخرین آن هستی) ...

- "فرشتگان با توجه به نوزاد بودن شیطان به او ترحم کرده و از فرمان خدا سرباز زدند و او را نکشتند و پنهانی به بهشت بردند" ... واعجبا ... این إفاضات شما با صریح قرآنی مخالفت دارد ... فرشتگان هرگز و هرگز تمرد نمی‌کنند و بلکه نمی‌توانند ... قرآن می‌فرماید: لایَعصَونَ أمرَ أللهِ و هُم بأمرِهِ یَعمَلونَ ... (فرشتگان هرگز نافرمانی خداوند را نمی‌کنند و أوامر او را عمل می‌کنند) و یا شریفه‌ی: نَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِکَ و نُقَدِّسُ لَکَ ...

- "شیطان بدلیل عدم سجده بر خاک، رجیم شد" ... اینچنین نبوده، قرآن می‌فرماید که همگان مأمور به سجده به حضرت آدم شدند و نه خاک ...

- " پس از شش هزار سال از زندگی إنسان، قیامت برپا می‌شود" ... چه کسی این را به شما گفته؟ خود خدا؟ رسول أکرم(ص) هم از زمان برپایی قیامت إظهار بی‌إطلاعی کرده‌اند ... علم ساعت قیامت از مختصات إنحصاری خداوند است و أحدی را در آن شریک نیست حتا رسول مکرم ... قرآن می‌فرماید: إنَّ أللهَ عندَهُ عِلمُ ألساعةِ  - أكادُ أخفيها لِتُجزىٰ كُلُّ نَفسٍ بِما تَسعَىٰ (إراده کرده‌ام که ساعت قیامت مخفی باشد تا هر کسی را به آنچه که انجام داده است جزا دهم) ...

- و موارد نقض دیگر ...

توصیه می‌کنم برداشتهای شخصی و سطحی و بدون سند خود در معارف دین را به هیچکس خصوصا جوانان عرضه نکنید که مسلما سبب سردرگمی و لغزش بیشتر می‌گردد ...

5 سال پیش

سلام دوستان عزیز

از نظر قرآن انسان با خلقت آدم و حوا به وجود آمد ، در واقع آنها اشرف مخلوقات بودند و مخلوقات قبلی ارزش آدم و حوا را نداشتند ،علامه طباطبایی میگه بشر اولیه 7000 سال قبل از میلاد از گل به وجود آمد و شروع به اهلی کردن حیوان و گیاه کرد اگه آدم وحوا از گل آفریده شدند ، مردم قبلی چجوری آفریده شدند ؟

اگه این درسته ، پس شواهد باستان شناسی که نشون میده انسانهای ماقبل تاریخ قبل از این هفت هزار سال که تکنیک ساخت ابزارسنگی  را میدانستند و حتی با وجود زندگی غارنشینی از هنر، فرهنگ خاص و مهارت پزشکی برخوردار بودند،  پس این انسانها چی هستند ؟ چون اگه عقل و درک نداشتند نمیتونستند این کارهارو بکنند.

این درسته که برای بقا لازم بود توانایی هایی داشته باشند و این عقل با آفرینش انسان بدست آمد . میمون الان نسبت به حیوانات دیگه باهوشتره ولی سؤال من در مورد انسانه قبل از آفرینش در هفت هزار سال پیش، و اینکه چرا خدا تو قرآن زمان آفرینشو با آدم و حوا سنجیده ؟

با سلام

این تاپیک در مورد نحوه ی سوال و پاسخ در دانشنامه ایجاد شده است.

لطفا از نوشتن مطالب خارج از بحث خودداری کنید.

هنگام ایجاد سوال رعایت این نکات می تواند به پیدا کردن جواب مناسب بیشتر کمک کند.

1.تیتر سوال را صحیح انتخاب کنید.

2.متن سوال واضح نوشته شود. به صورت شفاف همه ی مواردی که برای پاسخ به سوال لازم است را شرح دهید.

3. برای ایجاد سوال بهتر است حداقل 10 دقیقه وقت بگذارید و روی نوشته خود کمی فکر کنید. در صورت نیاز قبل از ارسال نوشته چندین بار آن را بخوانید و اشتباهات نگارشی و یا کم و کاستی های آن را برطرف کنید.

4.بعد از اینکه سوال ایجاد شد مدیران می توانند تا 3 روز سوال شما را ویرایش کنند. بعد از 3 روز، امکان ویرایش سوال وجود ندارد.

5. هنگامی که سوال یکی از کاربران را می خوانید و نیاز دارید که بیشتر در مورد سوال بدانید و یا نیاز هست که مجهولات و معلومات سوال شفاف تر نوشته شود از قسمت [ ارسال سوال و تذکر  ] از کاربر بخواهید سوال دقیق تری بنویسد.

6.اگر نوشته کاربر اشتباهات نگارشی دارد از طریق فرم [ارسال سوال و تذکر] اعلام کنید.

7.اگر قصد تشکر از ایجاد کننده سوال را دارید  می توانید آن را لایک کنید.

8.اگر سوالی تکراری بود از طریق فرم [ارسال سوال و تذکر]  اعلام کنید.

9.از آنجا که دانشنامه رایگان است و کیفیت برای همه ی ما اهمیت فراوانی دارد به ازای ایجاد هر سوال 1 امتیاز از کاربران گرفته خواهد شد ، اما نگران نباشید به ازای دریافت پاسخ 0.25 امتیاز دریافت خواهید کرد. پس اگر سوال شما خوب پرسیده شود میتواند در دراز مدت امتیاز از درست رفته را جبران کند.

10.قانون اصلی سوال و پاسخ در دانشنامه رعایت احترام متقابل و پرهیز از هرگونه بحث و جدل و  عدم استفاده از هرگونه کلمات نامناسب می باشد. با افراد خاطی به شدت برخورد می شود.

11.در صورتی که پاسخ سوال خود را گرفتید می توانید پاسخ را به عنوان بهترین پاسخ انتخاب کنید.

12.اگر پاسخی به عنوان بهترین پاسخ انتخاب شود 1 امتیاز خواهد گرفت.

13.برای تشکر از پاسخ دهنده تنها کافی است آن پاسخ را لایک کنید و  نیازی به نوشتن عبارات متشکرم ، ممنون ، مرسی و ... نیست.

14.در انتخاب رشته ها ی مربوط به سوال دقت کنید. هرچقدر رشته های مرتبطی انتخاب کنید تعداد افراد بیشتری سوال شما را می بینند و شانس پیدا کردن جواب سوال شما بیشتر خواهد بود.

15. اعتبار علمی  به منظور ایجاد رقابتی سالم برای کاربران قرار داده شده است. اعتبار علمی با امتیاز متفاوت است. اعتبار علمی در ازای فعالبت علمی و موثر در دانشنامه خواهد بود. افرادی که اعتبار علمی  بالاتری داشته باشند از مقبولیت بیشتری برخوردار خواهند بود. در آینده از توان و دانش این عزیزان در سازمان بیشتر استفاده خواهد شد.

16.منظور از مهارت ها در ایجاد سوال همان برچسب می باشد. انتخاب صحیح این مورد هم می تواند به بهتر و بیشتر دیده شدن سوال کمک کند.

17.مهارت به این منظور در نظر گرفته شده است، که برای پیدا کردن سوال مورد  نظر چه مهارت های لازم است و یا اگر کاربران با چه مهارت ها و یا عبارت هایی آشنا باشند بهتر می توانند به سوال شما پاسخ دهند.

سلام. درباره عالم ذر از دوستانی که در این رابطه پژوهش یا مطالعه داشته‌اند سوال دارم.

به جز دو آیه «میثاق» (172 اعراف) و «امانت» (72 احزاب) که اشاره داشته‌اند به اینکه پیش از عالم دنیا و در عالم ذر، انسان گواهی به حقانیت خداوند داده و بار امانت را پذیرفته، آیا مستنداتی وجود دارد که در آن عالم، انسان ها عملکردی داشته‌اند؟ یا جایگاه کنونی شان در دنیا، به انتخاب خودشان بوده است؟

آنچه در جستجوها به صورت پراکنده یافتم، چنین بوده:

1 - در عالم ذر، انسان‌ها عملکردی داشته‌اند (فرمانپذیری یا نافرمانی از خداوند) و بر آن اساس، جایگاهشان در دنیا تعیین شده است و این موضوع، نشان می‌دهد حضورمان در دنیا و کشور و خانواده و موقعیتی که داریم، بر اساس «جبر» نیست، بلکه بر اساس عملکرد خودمان در عالم ذر بوده است.

2 - در عالم ذر، جایگاه‌های مختلفی به انسان عرضه می‌شود و این خود انسان است که می گوید می خواهد در دنیا، در کدام موقعیت قرار بگیرد.

سلام. درباره عالم ذر از دوستانی که در این رابطه پژوهش یا مطالعه داشته‌اند سوال دارم.

به جز دو آیه «میثاق» (172 اعراف) و «امانت» (72 احزاب) که اشاره داشته‌اند به اینکه پیش از عالم دنیا و در عالم ذر، انسان گواهی به حقانیت خداوند داده و بار امانت را پذیرفته، آیا مستنداتی وجود دارد که در آن عالم، انسان ها عملکردی داشته‌اند؟ یا جایگاه کنونی شان در دنیا، به انتخاب خودشان بوده است؟

آنچه در جستجوها به صورت پراکنده یافتم، چنین بوده:

1 - در عالم ذر، انسان‌ها عملکردی داشته‌اند (فرمانپذیری یا نافرمانی از خداوند) و بر آن اساس، جایگاهشان در دنیا تعیین شده است و این موضوع، نشان می‌دهد حضورمان در دنیا و کشور و خانواده و موقعیتی که داریم، بر اساس «جبر» نیست، بلکه بر اساس عملکرد خودمان در عالم ذر بوده است.

2 - در عالم ذر، جایگاه‌های مختلفی به انسان عرضه می‌شود و این خود انسان است که می گوید می خواهد در دنیا، در کدام موقعیت قرار بگیرد.

سلام و رحمةألله ...

برای ورود به بحت مقدمه‌ای عرض می‌شود؛

به طور خلاصه در خصوص عالم ذر چهار نظریه هست؛

- اینکه مربوط به عالم عقل است.

- اینکه مربوط به عالم فطرت است.

- اینکه مربوط به عالم ملکوت است.

- و اینکه وجود نداشته و فقط تمثیل است.

هر سه گروه إبتدایی می‌گویند که اگر إنسان از خود غبارزدایی کرده (به کمک ترک معصیت) و سپس به خود توجه نماید، عالم ذر را به صورت شهودی متذکر خواهد شد و ألبته چون خواستگاه این نظریات متفاوت است، در نتایج آن نیز إختلافاتی پدید می‌آید ...

نکته‌ی قابل توجه اینکه عالم ذر در طول زمان نمی‌باشد بلکه قبل از خلقت آسمانها و زمین (که بألطبع زمان را نیز شامل می‌شود) شهادت ما در عالم ذر إتفاق افتاده است که در آن حقایق توحیدی به عنوان سرمایه‌ای برای إنسان عرضه شده است ... به عبارت دیگر "قدیم زمانی" نیست بلکه "قدیم در رتبه" و "قدیم در جایگاه خلقت" است (فارغ از زمان و مکان) ... با توجه به این نکته تمام رفتارهایی که لحظه به لحظه در طول عمرمان در حال إتفاق است، بألفعل در همان موقع در عالم ذر در حال جریان و إتفاق است ... و در جهت مقابل نیز تمام رفتارهایی که لحظه به لحظه در طول عمرمان در حال إتفاق است، بألفعل در همان موقع در عالم قیامت و حتا پس از قیامت (در بهشت یا جهنم) در حال ظهور و بروز است ... یعنی عالم ذر آیینه‌ای از همین دنیا می‌باشد ... 

 

برای روشن شدن مطلب فوق مثال ذیل را طرح می‌کنم؛

فرض کنید فردی در وسط اتاقی وجود دارد که تمام شش وجه آن اتاق پوشیده از آیینه‌هایی در أشکال و اندازه‌های متفاوت می‌باشد. و هرکدام از آن آیینه‌ها نامی مخصوص به خود دارند. مانند: آیینه‌ی عالم عقل، آیینه‌ی علم مُلک، عالم ملکوت، عالم ذر، عالم نطفه، عالم جنین، دنیا، جوانی، کهنسالی، مرگ، برزخ، قیامت، بهشت یا جهنم و ده‌ها و صدها آیینه‌ی دیگر ... اگر فردی در وسط آن اتاق حرکتی بکتد در تمام آن آیینه‌ (عوالم) منعکس است و هر آیینه‌ای به حسب شدت و ضعف خود آن را نشان خواهد داد ... لذا عالم ذر ما در عالم قیامت ما منعکس است و برعکس ...

و نیز مثال زیر:

ما إطلاعاتی را در فلش ذخیره می‌کنیم ... مثلا در عالم خارج عکسی گرفته‌ایم. حقیقت آن عکس چیزیست که ما در مقطعی از زمان با آن خاطره ساخته‌ایم ولی در فرمت کاغذ یا دیتا ذخیره شده است ... حقیقت إطلاعات زندگی ما در فرمت‌های متفاوت در عوالم بسیار زیادی وجود دارد و نقش بسته است ... که در موقع لزوم Extract شده و قابل بهره‌برداری است ... چه در عالم ذر باشد و چه در عرصه‌ی قیامت ... در هرصورت همه جا، همه چیز ما موجود است. ولی از دید ما پنهان است ... دنیای ما Extract شده‌ی عالم ذر ما می‌باشد و نیز قیامت ما Extract شده‌ی دنیای ما می‌باشد ...

بنابر حکمت متعالیه، روح و بدن متحد بوده و یک چیز را تشکیل می‌دهند ... نفس و روح ما خلق نشده است. نفس و روح ما ماداماً همراه خداوند بوده است (قل ألروحُ مِن أمرِ ربّی - روح از عالم أمر است و أمر خداوند نیز قدیم است) ... و چون خداوند مخلوق نیست، ما نیز مخلوق (به معنای مصطلح آن) نمی‌باشیم و أزلاً و أبداً در عوالم مختلف همراه خداوند بوده و خواهیم بود ... خداوند جسم را خلق کرده است و نفوس و أرواحی که موجود بوده‌اند را در أجسام حلول داده است (و نَفَختُ فیه مِن روحی) و چون خداوند مخلوق نیست، پس أجزآء آن هم مخلوق نیست (ألبته بکار بردن کلمه‌ی "أجزآء" خالی از مسامحه نیست و این بدلیل نارسایی در إنتقال مفاهیم با کلمات است).

برای روشن شدن کلمه‌ی "أجزآء" به مثال زیر توجه فرمایید؛

با یک شعله‌ی شمع چند شمع را می‌توان روشن کرد؟ پاسخ معلوم است ... بی‌نهایت ... اینکه ما از خدا هستیم به همین صورت است ... ما شعاع نوری هستیم از أنوار خداوند با تمام آثار و صفاتی که خداوند دارد و ألبته خدا نیستیم. زیرا خداوند إصالتاً نور است و ما بألتبع نور هستیم و أصیل نیستیم و هرچه داریم از خداوند است ... بیشترین بهره‌مندی از نور خداوند را حضرت ختمی مرتبت برده‌اند و سپس أولیای خدا و باقی مردم ... کما اینکه رسول مکرم(ص) فرمودند: من أولین فردی بودم که در عالم ذر إجابت دعوت خداوند را کردم و بلی گفتم ...

روایات محکمی در کتب مختلف منجمله در کتاب معتبر کافی وجود دارد که إشاره داره به این‌که نفس ما قبل از حلول در جسم در عالم عقول (با تمام صفات منجمله إراده و إختیار) وجود و حیات داشته است.

و یا روایت دقیقی که باز هم در کافی وجود دارد که إمام صادق(ع) ذیل آیه‌ی شریفه‌ی "و أذّن فی ألناسِ بألحَجِّ یأتوکَ رِجالاً و عَلی کُلِّ ضامِرٍ" فرمودند: همه‌ی مردم حتا آنان که در أصلاب پدرانشان بودند به حج فراخوانده شدندکه عده‌ای پذیرفتند و آن‌هایی که یک بار لبیک گفتند، یک بار و کسانی‌که دوبار گفتند، دو بار به حج مشرف می‌شوند ...

مطلب تکمیلی در فرق بله (بلی) و آری (نعم)؛

- "نعم" قبل از خود را تأیید می‌کند. (آیا تو رفتی؟ آری).

- "بلی" خلاف قبل خود را تأیید می‌کند. (آیا من پروردگار شما نیستم؟ چرا هستی- بله هستی) و اگر "آری" گفته بودیم، کفرآمیز می‌بود.

در چرایی پاسخگویی ما در عالم ذر با کلمه‌ی "بلی" نکات ظریفی وجود دارد که بر فرد دقیق و بصیر پوشیده نیست ...

5 سال پیش
سلام بر همه بحث های اجتماعی و علمی بیشتر با این فضای دانش آموخته همخوانی دارد مطابق نظر دوستان من هم موافق مباحث علمی و اجتماعی هستم بطور سازنده و مفید با کابرد موثر آن
سلام بر همه بحث های اجتماعی و علمی بیشتر با این فضای دانش آموخته همخوانی دارد مطابق نظر دوستان من هم موافق مباحث علمی و اجتماعی هستم بطور سازنده و مفید با کابرد موثر آن