آقای دکتر شمشیرگر وقت بخیر ...
نظرات من راجب سؤالات شما به شرح زیر است؛
1- دقیقن ...
2 - اتاق آیینهای ... آیینههای موازی که بینهایت إنعکاس دارد ... عالم ذر و دنیا و قیامت و بهشت یا جهنم، همگی در یکدیگر منعکس میباشند ... هر آنچه که در عالم ذر است، در دنیا و قیامت بازخوانی میگردد (Extract). و هر آنچه که در دنیا و قیامت إتفاق میافتد، در عالم ذر به نحو گزارش موجود است (Zip) ... هر کدام از این عوالم وجهی از وجوه إنسان هستند با تمام مختصات إنسان ... فقط ترجمان آنها با هم فرق دارد ...
در عالم ذر از لحظه به لحظهی حیات إنسان گزارشی موجود است (بألقوه)، منتها هنوز به حیطهی إجرآء و عمل نرسیده است (بألفعل) و درعالم دنیا هر فعلی که إنسان مرتکب میگردد، در عالم ذر منعکس و ثبت میگردد.
هر فردی یک صفر تا صدی دارد که تمام آن به نام إنسان نامیده میشود. عالم ذر، قوهی آن إنسان است و عالم دنیا، فعل آن إنسان است و عالم آخرت، بروز و ظهور آن إنسان است ...
به حدیث زیر دقت فرمایید:
ألسعیدُ سعیدٌ فی بطن أمِّهِ و ألشقیُّ شقیٌّ فی بَطنِ أمِّهِ ... خوشبخت در بطن مادرش خوشبخت است و بدبخت در بطن مادرش بدبخت است ... غرض اینکه "جَفَّ ألقَلَمُ بِما هوکآئنٌ" قلم تقدیر نسبت به آنچیزی که باید إتفاق بیفتد خشک گردیده است و آنچه که باید إتفاق بیفتد، إتفاق افتاده است و مکتوب گردیده است و اکنون موجود است و تنها در حال جریان و پیادهسازی است ... عالم ذر، عالم دنیا و عالم آخرت هر سه یک چیز را نشان میدهند. منتها با تعابیر متفاوت و هر کدام از زاویهای مخصوص به خود ...
مثال مطلب فوق مانند نگاه کردن ما به یک قوطی کبریت است که گاهی وجه بزرگ آن را میبینیم و گاهی ضلع کوچک آن را و گاهی درب آن را. از هر طرف که نگاه شود، دارای یک شکل و شمایل مخصوص به خود است ولی در هر صورت تمام اینها یک قوطی کبریت است ...
تمام عوالم هر کدام یک زاویهای از نگاه به إنسان است (با تمام مختصات). یک ویوو (View) منحصر بفرد است. ولی همگی یکی است. این همان معنای کلمهی "برعکس" بود که عرض کردم. همه چیز ما در همهی این عوالم موجود است.
3 - مطلب تکمیلی: خداوند متعال اینطور نیست که رأساً إقدام به إیجاد سنگ و درخت و حیوان و آدم و غیرهم کرده باشد. بلکه خداوند در إبتدآء فقط و فقط یک تجلی نموده است و تمام.
از آن "تجلی نخستین" تعبیر به "صادر أول" و یا "فیض أول" میشود و سپس "تمام" خلایق از آن فیض أول إیجاد و خلق شدهاند و آن فیض أول چیزی نیست جز وجود حضرت ختمی مرتبت، رسول مکرم إسلام صلی ألله علیه و آله و سلم. (أولُّ ما خَلَقَ أللهُ نوری - نَحنُ صَنائِعُ رَبّنا و ألناسُ بَعدُ صَنائنُا). أولین مخلوق خداوند نور من بوده است - ما دستساختهی خداوند هستیم و مردمان بعد از ما دستساختههای ما میباشند. زیرا قاعده این است که "ألواحد لایَصدِرُ عَنهُ إلّا ألواحدُ" - از واحد جز واحد صادر نمیگردد و از آن واحد موجودات تکثیر میگردند و این همان است که در فلسفه از آن تعبیر به "وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت" میشود.
مطلب ذیل را دقت بفرمایید:
خداوند متعال قبل از خلق خلایق، نگاهی به تمام خلایق انداختند و از بین آنها وجود حضرت ختمی مرتبت را أشرف و بندهی برتر دیدند و "صادر نخستین" همان حضرت ختمی مرتبت(ص) گردیدند ... و این همان معنای موجود بودن تمامی عوالم در لحظه میباشد ...
اینکه بگوییم "در عالم ذر، آنچه را که إنتخاب کردهایم همان در دنیا برایمان إتفاق میافتد" دقیق نیست ... عالم ذر هم اکنون نیز موجود است منتها رتبهی وجودی آن قبل از دنیا است همانطور که بهشت و جهنم نیز اکنون موجود است و بهشتیان در بهشت متنعم میباشند. به عبارتی دیگر بهرهی وجودی عالم ذر از "وجود" بیشتر است و به "صادر نخستین" نزدیکتر است و دورترین مخلوقات به صادر نخستین، دنیا (ناسوت) میباشد ... عالم ذر گزارشی از دنیای ما است (در فضایی فارغ از زمان و مکان) ...
"صادر نخستین" بیشترین بهره را از وجود و نور برده است (أللهُ نورُ ألسماواتِ و ألأرضِ). لذا خداوند متعال نیز بر آن صادر نخستین درود فرستاده است: إنَّ أللهَ و مَلآئکَتَهُ یُصَلّون عَلی ألنَبیِّ ...
بیان حضرت أمیر علیهألسلام که فرمودند: مردم خواب هستند و وقتی مردند بیدار میشوند، ناظر به رفع حجابهای دنیایی است که ملکوت و باطن و حقیقت أعمال و رفتار هرکسی معلوم میگردد ...
4 - عالم ذر، عالم عمل نیست. فقط عالم ذخیره سازی است و گزارش است.
5 - موانعی که در دنیا در رسیدن به حج وجود دارد، خللی در نحوهی شهادت و لبیک در عالم ذر إیجاد نمیکند. بلکه چه بسا بر حسب همین موانع است که در عالم ذر لبیک گفته میشود ... عالم ذر محیط به عالم دنیا است ... ولی خلق و إیجاد در دنیا است و عالم ذر تنها گزارشی از عوالم دیگر است ...
6 - در عالم ذر قدرت "إیجاد" وجود ندارد و تنها گزارشی است از آنچه که در دنیا إتفاق میافتد ... پیچیدگی این مطلب به آن دلیل است که ما إنسانهای دنیایی همه چیز را در طول زمان میبینیم ... یک سؤال؛ اگر زمان حذف شود چه إتفاقی میافتد؟ ... پاسخ مشخص است؛ همه چیز از گذشته و حال و آینده بألفعل موجود خواهد بود. کما اینکه واقعا همینطور است و عالم عقل و عالم ذر و دنیا و آخرت، همگی با هم اکنون موجود هستند ... این حجاب زمان است که گذشته و آینده را از ما جدا کرده است، ولی در أصل تمام عوالم فعلاً موجود است ...
واقعهی عجیب جناب "زید بن حارثه" در همین راستا میباشد که ایشان بعد از نماز صبح در حضور پیامبر(ص) و أصحابشان إقرار به "یقین کامل" خود کردند و پیامبر(ص) از او پرسیدند: نشانهی یقین تو چیست؟ و ایشان فرمودند: أهل بهشت را هم اکنون در نعمت میبینم و أهل جهنم را هم اکنون در عذاب میبینم و بلکه میتوانم بگویم که کدام یک از أطرافیان کنونی شما در بهشت یا جهنم هستند که پیامبر در این جا دستور به سکوت دادند ...
مثنوی معنوی؛
گفت پیغامبر صباحی زید را/کَیفَ أصبَحت ای رفیق با صفا؟
گفت: عبداً مؤمناً. باز اوش گفت:/کو نشان از باغ إیمان، گر شکفت؟
هست أزل را و أبد را إتحاد/عقل را ره نیست آن سو ز إفتقاد.
گفت: از این ره، رهآوردی بیار/در خور فهم و عقولِ این دیار.
گفت: مردم چون ببینند آسمان/من ببینم عرش را با عرشیان.
هشت جنت، هفت دوزخ، پیش من/هست پیدا همچو بت پیش شَمَن.
جمله را چون روز رستاخیز من/فاش میبینم عیان از مرد و زن.
هین بگویم یا فرو بندم نفس؟/لب گزیدش مصطفی یعنی که بس.
5 سال پیش