سلام علیکم
از باب مقدمه مطالبی عرض خواهد شد و در إدامه در خصوص سؤال، پاسخ داده خواهد شد.
أول اینکه مسافرت یک چیز است و مهاجرت یک چیز ... که ألبته دلایل و انگیزش هر کدام متفاوت است.
در قرآن کریم در چند آیه دستور به مسافرت داده شده است که در تمامی آنها کلمهی "أنظُروا" (نگاه کنید) آمده است؛
- در زمین مسافرت کنید و بنگرید که سرانجام تکذیب کنندگان چه شده است ... (سیروا فی ألأرضِ ثُمَّ أنظُروا کَیفَ کانَ عاقِبَةُ ألمُکَذِّبینَ).
- آیا در زمین مسافرت نمیکنند تا سرانجام کسانی را که قبل از آنان بودهاند را ببیند؟ ... (أفَلَم یَسیروا فی ألأرضِ فَیَنظُروا کَیفَ کانَ عاقِبَةُ ألذینَ مِن قَبلِهِم).
- در زمین مسافرت کنید تا ببینید که خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است و سپس قیامت را إیجاد میکند ... (سیروا فی ألأرضِ فأنظُروا کَیفَ بَدَأ ألخَلقَ ثُمَّ یُنشئُ ألنَشأةُ ألآخرةَ).
- و آیاتی دیگر ...
و أما مهاجرت؛
بنابر أدبیات قرآن کریم مهاجرت زمانی رخ میدهد (و به عبارتی باید رخ بدهد) که فرد مهاجر دارای نظراتی در زندگی شخصی و إجتماعی خود است که سازگار با فرهنگ غالب جامعه نباشد و مجبور به مهاجرت میگردد ... (ما کانَ جوابَ قَومِهِ إلّا أن قالوا أخرِجوا آلَ لوطٍ مِن قَریَتِکُم إنَّهُم أناسٌ یَتَطَهَّرونَ) ... پاسخ قوم لوط به لوط و یارانش چیزی نبود جز اینکه به یکدیگر گفتند که خانوادهی لوط را از شهر خود إخراج کنید، زیرا اینان کسانی هستند که میخواهند پاک و شایسته زندگی کنند ... (در این آیه دقت لازم است که خطاب مهاجرت به مؤمنانی است که در حدأقل هستند و توان مقابله را ندارند و إلّا خداوند متعال به غیرمؤمنان که دارای أکثریت نیستند، دستور به مهاجرت نمیدهد. به عبارتی ملاک در مهاجرت، إیمان به خداوند متعال و مظلوم واقع شدن و ناتوانی در إحقاق حق میباشد).
خداوند متعال "مجوز مهاجرت" و به عبارت دقیقتر، "دستور به مهاجرت" را برای کسانی صادر فرموده که زندگی مؤمنانه در سایهی إطاعت خداوند، برایشان ممکن نبوده و یا با مشقت بسیار همراه باشد... (ألَّذینَ آمَنوا و هاجَروا و جاهَدوا فِی سَبیلِ أللهِ ... أولئِکَ هُم ألمؤمِنونَ حَقّاً لَهُم رِزقٌ کَریمٌ) ... کسانی که مؤمن هستند و مهاجرت میکنند و در راه رسیدن به خدا تلاش میکنند، برایشان آمرزش و پاداشی کریمانه است ...
مهاجرت دارای یک بعد دیگر نیز میباشد و آن هم اینکه پس از مهاجرت، برای أفراد باقی مانده چه رخ خواهد داد؟ ... أولا اینکه هدف از دستور به مهاجرت از سوی خداوند متعال برای این نیست که فرد مهاجر به رفاه و آسایش بیشتری برسد، زیرا اگر این هدف، منظور و مقصود خداوند متعال بود، خداوند میتوانست بدلیل مقبولیت و شرافت ذاتی و أهمیتی که مؤمن در نزدش دارد، شرایط سکونت او را در زادگاه و یا محل سکونتش فراهم کند. بلکه بدلیل ظلمهایی که به مؤمن میشود و او توانایی مقابله ندارد، دستور به مهاجرت داده شده است ... (ألَّذینَ هاجَروا مِن بَعدِ ماظَلِموا لَنُبَوَّئَنَّهُم فی ألدُنیا حَسَنَةً و لَأجرُ ألآخِرَةُ أکبَرُ) ... کسانیکه بعد از ظلمهایی که به آنان شد، در راه خدا مهاجرت کنند، در همین دنیا جایگاه نیکو و پسندیدهای به آنان خواهیم داد و ألبته پاداش آخرت والاتر و بزرگتر است ...
پاسخ در إتفاقی است که برای قوم باقیمانده رخ خواهد داد و آنهم اینکه ماداما بعد از مهاجرتهایی که در قرآن کریم ذکرش آمده است، بر قوم باقیمانده عذاب نازل شده است (قوم لوط، قوم نوح، قوم موسی، قصهی أصحاب فیل و ... ). لذا با مهاجرت مؤمنان، بستر لازم برای بازگشت آنان به سرزمینشان فراهم میگردیده است که این مهم با حضور آنان محقق نمیگردید.
قابل توجه؛
در قرآن کریم خداوند متعال تنها در یک آیه دستور به نوعی مهاجرت خاص داده است که ألبته همراه با عتاب و توبیخ به مؤمنان میباشد که نشان از أهمیت این نوع مهاجرت است؛
(و ما كانَ ألمؤمِنونَ لِيَنفِروا كآفَّةً ۚ فَلَولا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طآئِفَةٌ لِيَتَفَقَّهوا فی ألدينِ و لِيُنذِروا قَومَهُم إذا رَجَعوا إلَيهِم ... ) ...
مؤمنان همگی نمیتوانند مهاجرت کنند. پس چرا یک گروهی از مؤمنان مهاجرت نمیکنند و به سفر نمیروند تا دانش و علم لازم ... را کسب کرده و دانشمند و صاحب نظر گردیده و به سوی قوم خود بازگردیده و آنان را در مسآئلشان هدایت کنند؟ ...
بنابر آیهی فوق، مهاجرت عدهای از مؤمنان در هر جامعهای لازم است تا با گردش در کشورها بتوانند مسآئل مورد نیاز هموطنانشان را کسب کرده و مجددا بازگشته و آنان را از علم و دانش خود بهرهمند سازند ...
در کشور ما ایران؛
ظاهرا برای هر دانشجویی که به تحصیلات تکمیلی میرسد قریب 200 میلیون تومان فقط هزینهی مالی از بیتألمال صرف شده است که قطعا تمام مردم کشور از خرد و کلان در پرداخت این هزینه سهیم بودهاند و اینها جدای از مسآئل و حواشی و إلزامات فرهنگی و إجتماعی و خانوادگی (مانند دوری از شهر و تداخل و تقابل فرهنگی و بروز نابهنجاریهای رفتاری و بیماریهای جسمانی و روحی و روانی) است...
و أما عواملی که در جلوگیری از خروج بدون بازگشت، در کشور ما مؤثر است، میتواند از عوامل زیر باشد؛
- إحترام به آزادی بیان،
- إحترام به حق إنتخاب،
- توجه به ارزشمند بودن هر فردی در جایگاه خودش،
- توجه به تواناییها و قابلیتها و إستعدادهای هر فردی،
- بکارگیری مهارتهای فردی و شکوفا کردن آنها،
در خاتمه میگویم که رسول أکرم صلی ألله علیه و آله و سلم در طول زمان حکومت خود (13 سال) نیمی از مردم دنیای زمان خود را مسلمان کرد و به عبارت دقیقتر، آن مردم مسلمان "شدند" و این نبود جز بدلیل قدرت روحانی دین إسلام و أخلاق کریمانهی رسول أکرم که قرآن کریم در وصف أخلاق حضرت میگوید: (و لَو کُنتَ فَظاً غَلیظَ ألقَلبِ لَإنفَضّوا مِن حَولِکَ) اگر بدأخلاق و سنگدل میبودی، همه از گرداگرد تو دور میشدند.
(و إنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ) و بدرستیکه تو دارای أخلاق بزرگوارانهای هستی ...
برخورد کریمانه و مؤدبانه و محترمانه با آحاد جامعه (فارغ از قشر و سن و مقام و موقعیت)، در إیجاد حس تعهد و مسئولیتپذیری نسبت به کشورشان عامل مهمی است...
آب را باید از سرچشمه سالم نگاه داشت ...
5 سال پیش