Loading...
آخرین‌ورود 2 سال قبل
امتیاز 337

به نظر شما، این بیماری از حیوانات به انسان قابل سرایت است؟

اگر آره، از کدام حیوانات و از چه طریق؟

در صورت وجود مقاله مرتبط، ممنون میشوم DOI آن را در پاسخ ذکر بفرمایید.

 سلام 

همراهان بزرگوار در صورت امکان لطفا با پاسخگویی و نظر محترم خود در رویه پژوهشی تاثیر گذار باشید.

سوال: 

- شما نیازبه خرید لوازم برقی خانگی دارید چنانچه کالای ایرانی تولید داخل کشور با کیفیت متفاوت موجود باشد و همچنین در مقابل کالای خارجی (برند شناخته شده جهانی) البته بدون خدمات نمایندگی پس از فروش گارانتی و وارانتی و... آن برند در داخل کشور. -انتخاب شما کدام گزینه خواهد بود؟ 

الف) کالای تولید شده داخلی

ب) کالای وارد شده خارجی

با درود و سلام بی پایان خدمت دوستان فرهیخته و گرانقدر

دوستان بحثی رو در قسمت شبکه اجتماعی مطرح کردن مبنی بر افزایش نقدینگی و تورم متعاقب ورود دولت به بازار بورس اوراق بهادار. بنده در اونجا توضیحات کافی رو مورد رقابتی بودن بورس و عدم ارتباط عرضه سهام دولتی در بورس و افزایش نقدینگی خدمت دوستان ارائه کردم و لزومی به تکرار مطالب نمی‌بینم اما ظاهرا لازمه توضیحات بیشتری ارائه بشه و از اونجایی که بحث در چهارچوب حقوق مالیه عمومی قرار می‌گیره، بنده مطالبی رو خدمت دوستان عرض میکنم.

یه عده تصور میکنن که دلیل تورم افسارگسیخته و گرانی های مستمر چندین سال اخیر، اعمال تحریم های بین المللی بر ایران بوده.

عده دیگه ای فکر میکنن دلیل تورم مذکور، عدم نظارت دولت بر بازار هستش که متعاقب احتکار عمده فروشهای اقلام و اجناس مختلف پیش میاد.

تفکر عده دیگه ای این هستش که افزایش نرخ ارز بین المللی دلار، بصورت مستقیم و غیرمستقیم، باعث افزایش قهری قیمت اقلام و اجناس مختلف شده.

امروز هم یکی از دوستان، مهندسی بازار بورس اوراق بهادار توسط دولت رو از عوامل تورم و افزایش نقدینگی معرفی کردن !!!!

در این ارتباط باید عرض کنم که مسائلی از قبیل تحریم و عدم نظارت کارآمد بر بازار در گرانی و تورم موثر هستن اما افزایش نقدینگی یه مقوله کاملا تخصصی و متفاوته که ربطی به موضوعات فوق پیدا نمیکنه.

توضیح بیشتر اینکه منابع تامین درآمدهای عمومی که در درآمدهای مالیاتی (مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم) و درآمدهای غیرمالیاتی (درآمدهای خالصه، استقراضی و پولی) خلاصه میشن، نوع اخیر یعنی درآمدهای پولی دارای بیشترین آثار تورمی هستش.

درآمدهای پولی، درآمدهای ناشی از چاپ اسکناس بدون پشتوانه، توسط بانک مرکزی، به دستور دولت و با هدف جبران کسری های ناگهانی بودجه هستن.

پدیده مذموم کسری بودجه، در دو حالت زیر پیش میاد :

۱- کسری بودجه ناشی از نوسان در درآمدهای خالصه عمومی (مثل افزایش یا کاهش قیمت صادرات نفت، گاز و ...). این حالت بیشتر در کشورهایی پیش میاد که منبع اصلی تامین درآمدهای عمومیشون، درآمدهای خالصه (فروش منابع طبیعی) باشه. این نوع کسری بودجه معمولا قابل پیش بینی هستش و میزانش هم برای دولت قابل تحمله و میتونه از طرق دیگه ای غیر از چاپ اسکناس، تا حدود زیادی جبرانش کنه.

۲- کسری ناگهانی و غیرمترقبه بودجه؛ که تنها راه جبرانش، توسل دولت به درآمدهای پولی و چاپ اسکناس بدون پشتوانست.

حالا ارتباط درآمدهای پولی و مسئله چاپ بدون پشتوانه اسکناس با بحث ما ؟

 پاسخ اینه که میزان نقدینگی موجود در کشور باید با کالاهای موجود و خدمات قابل ارائه در کشور تناسب داشته باشه.

اگه حجم نقدینگی کمتر از میزان کالاها و خدمات مذکور باشه، عرضه، زیاد و تقاضا کم میشه و با پدیده تروم منفی روبرو میشم؛ یعنی ارزان شدن کالاها و خدمات، چون کسی پول خریدن کالا یا بهره مندی از خدمات رو نداره و صاحبان کالاها و خدمات مجبور میشن با هزینه کمتری کالاها و خدماتشون رو عرضه کنن، این کاهش هزینه عرضه و ارزان شدن کالاها و خدمات تا جایی ادامه پیدا میکنه که با میزان نقدینگی موجود در جامعه متناسب بشه، یعنی کالاها و خدمات به حدی ارزان میشن که مردم می تونن با پول کمی که دارن، از کالاها و خدمات مذکور بهره مند بشن (دلیل ارزانی های معروف قبل از انقلاب اسلامی در ایران، همین کمبود شدید نقدینگی و تورم منفی بود). 

اما اگه حجم نقدینگی، بیشتر از میزان کالاها و خدمات موجود در جامعه اقتصادی باشه، از اونجایی که همه مردم پول کافی برای خرید کالاها و تحصیل خدمات رو در اختیار دارن، تقاضا، زیاد و عرضه کالاها و خدمات کم میشه و با پدیده تورم مثبت در جامعه روبرو خواهیم شد. این تورم مثبت و افزایش قیمت کالاها و خدمات، تا جایی ادامه پیدا میکنه که قیمتها انقدر افزایش پیدا میکنن که دیگه کسی نمیتونه از عهدشون بر بیاد.

نتیجه اینکه، در هر دو حالت تورم منفی و مثبت، کاهش و افزایش قیمت کالاها و خدمات، تا جایی ادامه پیدا میکنه که حجم نقدینگی با کالاها و خدمات موجود در جامعه اقتصادی تناسب پیدا کنه و اصطلاحأ، عرضه و تقاضا باهم متناسب بشن.

با بروز موارد کسری های ناگهانی بودجه، دولت به چاپ فوری اسکناس اقدام میکنه و کسری رو جبران میکنه اما این افزایش نقدینگی، تناسبی با میزان رشد کالاها و خدمات در جامعه نداره و درنتیجه تورم مثبت پیش میاد و تورم مثبت هم یعنی گرانی و کاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی.

بازار بورس اوراق بهادار، محل عرضه و معامله سهام شرکتهای تجاری هستش که دولت هم می‌تونه در راستای تصدی‌گری بر امور اقتصادی کلان و با اهداف مختلفی از قبیل جبران کسری بوده وارد بورس بشه و سهام شرکتهاش رو برای فروش عرضه کنه. با این کار قسمتی از کسری بودجه جبران میشه بدون اینکه دولت متوسل به چاپ اسکناس شده باشه.

با سلام و درود فراوان خدمت دانشگاهیان و فرهیختگان گرامی

برای یکی از دوستان این شبهه پیش اومده که رشد بورس موجب افزایش نقدینگی و به تبع اون، افزایش تورم میشه. در این ارتباط لازم میدونم توضیحاتی خدمت دوستان ارائه بدم.

سهام شرکتهای سهامی عام دارای ۳ نوع ارزش هستن :

۱- ارزش اسمی

۲- ارزش واقعی

۳- ارزش بورسی

ارزش اسمی سهام، ارزشیه که بر اساس میزان سرمایه شرکت مربوطه تعیین میشه که عبارته از ماحصل تقسیم سرمایه شرکت بر تعداد سهام.

ارزش واقعی سهام ارزشیه که بر اساس فعالیت های اقتصادی شرکت در طول سال مالی تعیین میشه و درصورت مثبت شدن ترازنامه پایان سال شرکت، افزایش پیدا میکنه.

ارزش بورسی سهام هم ارزشیه که سهام شرکت در بازار بورس اوراق بهادار داره و با ارزش واقعی سهام ارتباط مستقیم داره. مثبت شدن ترازنامه پایان سال شرکت موجب افزایش ارزش واقعی و ارزش بورسی سهام میشه.

این نکته رو هم لازمه عرض کنم که افزایش سرمایه شرکت «بدون افزایش تعداد سهام» هم هر سه ارزش فوق رو افزایش میده.

غیر از حالت افزایش ارزش واقعی و سرمایه شرکت که موجب افزایش ارزش بورسی سهام میشن، مقولات دیگه ای از قبیل کاهش ارزش پول ملی، حمایت دولت از بازار بورس از طریق عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس، افزایش تعداد شرکتهای سهامی عام فعال در بورس، افزایش تعداد سهام شرکتهای سهامی عام و عرضه اونا در بورس هم میتونن موجب مثبت شدن شاخصهای بورس و افزایش ارزش سهام عرضه شده در بورس بشن.

رشد بازار بورس ممکنه موجب این اشتباه بشه که افزایش ارزش سهام در بورس، موجب افزایش نقدینگی و تورم میشه؛ اما باید عرض کنم که رشد بورس به هیچ‌ وجه ارتباطی با افزایش نقدینگی نداره چون خروج سرمایه از بورس بدواً مستلزم فروش سهام مربوطه هستش و فروش سهام هم یعنی ورود سرمایه به بورس به اندازه سرمایه ای که بدلیل فروش سهام از بورس خارج شده. به عبارت دیگه، اگه سهام یه شرکت سهامی عام فعال در بورس، ۱ میلیون تومان باشه و ارزش این سهام به هر دلیل به ۱ میلیارد تومان برسه و سهامدارهای شرکت قصد خارج کردن سرمایشون از بورس رو داشته باشن، باید سهامشون رو در بورس به اشخاص حقیقی و حقوقی دیگه ای بفروشن تا سرمایشون به دستشون برسه، خریدار سهام هم به همون میزان سرمایه وارد بورس میکنه و توازن در بازار واقعی برقرار میشه و نقدینگی‌ مازادی وارد چرخه اقتصادی نمیشه تا تورم ایجاد کنه، پس رشد بورس ارتباطی با افزایش نقدینگی و تورم نداره و ارزش بورسی سهامی که مثلا قبلا ۱ هزار تومان بوده اگه حتی به دهها میلیارد تومان هم برسه، حتی به میزان ۱ ریال هم تاثیری رو میزان نقدینگی موجود در چرخه اقتصادی نمیذاره.

با عرض سلام و احترام فراوان خدمت تمامی فرهیختگان و‌ دانشگاهیان گرامی

یکی از دوستان در قسمت شبکه اجتماعی مطلبی رو مورد «وجود فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار در جامعه» قرار دادن و اینجوری نتیجه‌گیری کردن که خودکفایی مذکور در اصل ۳۰ قانون اساسی تامین شده و دیگه دولت تکلیفی به تامین تحصیلات عالی بصورت رایگان نداره.

در این رابطه ابتدا متن اصل ۳۰ قانون اساسی رو خدمت دوستان ارائه میکنم و بعد به تحلیل مسئله می‌پردازم.

اصل ۳۰ قانون اساسی : 

«دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.»

قسمت اخیر اصل فوق مرتبط با بحث ماست و درنتیجه از شرح قسمت اول می‌گذرم.

قسمت اخیر اصل ۳۰ ق.ا ناظر بر تکلیف دولت به توسعه آموزش عالی رایگان «تا سرحد خودکفایی» هستش، اما مفهوم واژه «خودکفایی» در اصل فوق چیه ؟

خودکفایی در این اصل به معنی «توانایی تربیت نیروهای متخصص مورد نیاز کشور در عرصه های مختلف از طریق دانشگاههای داخلی» هستش؛ به عبارت دیگه، «عدم نیاز به اعزام دانشجو به خارج از کشور با هدف تامین نیروی متخصص مورد نیاز داخل.»

وضعیت کشور ما امروزه تا حد خیلی زیادی به خودکفایی مورد نظر اصل ۳۰ ق.ا رسیده اما سوالی که اینجا به ذهن خطور میکنه اینه که آیا این خودکفایی تا ابد ادامه پیدا میکنه یا اینکه کشور یه زمانی به هر دلیل از قبیل بازنشستگی و ... از خدمات این نیروهای متخصص محروم میشه ؟ واضحه که کشور در همه دوره ها و نسلها به همچین متخصصینی نیاز داره، درنتیجه تکلیف دولت به تامین این نیروها و حفظ خودکفایی کشور مستمراً ادامه پیدا میکنه.

اصل ۳۰ ق.ا تکلیف دولت به توسعه آموزش عالی «بصورت رایگان» رو بیان کرده و با استدلال فوق، به این نتیجه هم واصل میشیم که امکانات تحصیل رایگان همیشه باید در کشور وجود داشته باشه تا جوانهای مستعد بتونن با بهره گیری از این امکانات، به تحصیل بپردازن.

شیوه پذیرش در دوره های تحصیلات عالی رایگان هم از نظر بنده کاملا عادلانه و صحیحه و صرفا شامل «رتبه های برتر» در آزمونهای سراسری مقاطع مختلف دانشگاهی میشه‌.

داده‌کاوی و سئو و فروشگاه‌های اینترنتی و ...