تصمیم گیری های ضعیف

از بزرگترین هدردهندگان زمان، تردید یا تصمیم­ گیری ضعیف است، تردید یا تصمیم­ گیری ضعیف می تواند هزینه ­های گزافی در زمینه پول و زمان هدر رفته داشته باشد، یک قانون بنیادی در خصوص تصمیم ­گیری این است که 80 در صد تصمیمات را باید وقتی برای اولین بار مطرح می شوند، اتخاذ کرد تنها 15 درصد تصمیمات را باید بعدا گرفت و 5 درصد تصمیمات اصلا نباید اتخاذ شوند چهار نوع تصمیم چهار نوع تصمیم وجود دارد که باید طبق یک اساس منظم و با توجه به کارتان با آن­ها برخورد نمائید اول: تصمیماتی که فقط خودتان باید بگیرید، این تصمیمی است که هیچ فرد دیگری نمی تواند بگیرد و تنها شما مسئول اتخاذ آن هستید، بنابر این انجام آن اجتناب ناپذیر است دوم: تصمیماتی است که می توانید به دیگران واگذار کنید، برخی تصمیمات را دیگران می توانند بگیرند، یکی از بهترین راهها برای پیشرفت دیگر افراد، جهت افزایش دانش،بینش، فراست و قضاوت در زیر دستان و فرزندان خود در این است که به آن­ها اجازه دهید تصمیمات مهمی بگیرند، هر زمانی که می توانید تصمیمی را به دیگران واگذار کنید و یا وقتی نتایج منفی تصمیم ­گیری ضعیف اهیمت چندانی نداشته باشند به هر قیمتی که شده آن تصمیم ­گیری را به دیگران بسپارید. سوم: تصمیماتی خارج از استطاعت فرد، نوع سوم تصمیمی است که شما توانایی اتخاذ آن را ندارید، اگر این تصمیم به نتیجه مطلوب نرسد، پیامد­های منفی زیادی در پی خواهد داشت، برخی تصمیمات اگر اشتباه باشند می تواند منجر به ورشکستگی شرکت شوند، برخی تعهدات منابع به قدری جدی هستند که غیر قابل بازگشت می شوند، بدترین نتیجه ممکن به قدری جدی است که نمی توان آن را پذیرفت. چهارم: تصمیمات اجتناب ناپذیر، چهارمین نوع، تصمیمی است که نمی توانید اتخاذ کنید، این تصمیم در فرصت­ها و موقعیت­هایی گرفته می شوند که تاخیر در آن هزینه­ های بسیار گزافی در پی خواهد داشت، تردید برای شما و سازمان می تواند هزینه زیادی در بر داشته باشد، اما فراموش نکنید وقتی تصمیم گیری ضرورتی ندارد بهترتصمیم نگیرید. لازم است برای حل این نوع تصمیم گیری ها ابتدا به پس زمینه های شناختی فرد مراجعه کرد و با توجه به آن شیوه درست را برای حل موضوع اتخاذ کرد. همه‌ی ما در طول روز و زندگی بارها و بارها با مسائل و انتخاب‌های مختلفی مواجه می‌شویم که باید تصمیم‌گیری و انتخاب کنیم و بی‌شک بسیاری از نتایج به‌دست آمده در زندگی ما محصول تصمیمات ما در گذشته‌ی دور و نزدیک است. مثلاً تصمیم به قبول کردن شرایط شغلی خاص، تصمیم به مهاجرت، تصمیم به ادامه‌ی تحصیل و مجموعه ای از تصمیم‌گیری های ریز و درشت که هرکدام تاثیرات خاص خود را در زندگی ما رقم می‌زنند و فردی که توانایی انتخاب صحیح و درست را دارا نباشد و در تصمیم‌گیری خود ضعف داشته باشد قطعا نتایج مثبتی را در زندگی خود دریافت نخواهد کرد. متاسفانه در کشور ما بسیاری از افراد در زمینه ی تصمیم‌گیری صحیح ضعف دارند که این ضعف در عمل می‌توان به وضوح مشاهده کرد. از تصمیم برای خرید و انتخاب یک لباس تا تصمیم برای انتخاب رشته‌ی تحصیلی، رفتن یا نرفتن به مهمانی و … که مسلماً کسی که در تصمیمات کوچک و ساده ی اینچنینی دچار تردید و شک در تصمیم‌گیری می‌باشد در موارد کلان زندگی و بزرگ دچار سردرگمی خواهد شد و چه بسیار موقعیت‌های مناسب را که افراد به دلیل تعلل در انتخاب گزینه‌های موجود از دست داده و بعدها افسوس تعلل و تردیدهای خود را می‌خورند.نخست نگاهی اجمالی به دلایل عدم تصمیم‌گیری افراد یا به تعویق انداختن تصمیم‌گیری‌ها خواهیم پرداخت و سپس به اصول صحیح و کلاسیک آن خواهیم پرداخت و در نهایت چگونگی اتخاذ یک تصمیم مناسب برای افراد موفق را بررسی خواهیم نمود. عواقب پیش‌بینی نشده یکی از عواملی که افراد نمی‌توانند تصمیمات درست بگیرند ترس از عواقبی است که ممکن است پیش بیاید. این ترس رابطه‌ی معکوسی با میزان اطلاعات شخص از آن مسئله‌ی خاص دارد که هرچه فرد اطلاعات و دانش خود را در مورد مسئله‌ی مورد نظر بالاتر ببرد می‌تواند بهتر و بیشتر جوانب امر را در نظر گرفته و در نتیجه تصمیم بهتری اتخاذ نماید.ترس از سرزنش شدن توسط دیگران یکی از عوامل مهم درست تصمیم نگرفتن می‌باشد نداشتن اعتمادبه‌نفس اعتمادبه‌نفس رابطه‌ی مستقیمی با قدرت تصمیم‌گیری دارد که افراد با اعتماد‌به‌نفس پایین در تصمیم‌گیری‌های خود ضعیف عمل می‌کنند که واضح است راهکار حل این مسئله تقویت اعتماد‌به‌نفس شخص می‌باشد که به‌دلیل مبسوط بودن بحث اعتماد‌به‌نفس در این مقوله نمی‌گنجد و در آینده در صورت امکان بدان پرداخته خواهد شد. ترس از ناراحت شدن دیگران ما باید بدانیم که زندگی و تصمیمات شخصی ما مربوط به خود ما می‌باشد و اگر شخصی از تصمیمات ما ناراحت می‌شود، در حقیقت این مسئله مربوط به ضعف خود آن شخص می‌باشد و اگر ما بخواهیم هیچ‌کس از ما ناراحت نشود در حقیقت باید هیچ کاری هم انجام ندهیم چون معمولا همیشه حداقل یک نفر یافت می‌شود که ناراحت شود؛ در عوض ما می‌توانیم در حد توان به دیگران در درک مسئله کمک کنیم و دلائل تصمیم خودمان را برای آن ها توضیح دهیم. 2 سال پیش