Loading...

درود. بدون خطر نمی شود بر خطر چیره شد. این جمله متبادر کننده گفتار حنظه بادغیسی است که گفته است: مهتری گر به کام شیر در است شو خطر کن ز کام شیر بجوی یا بزرگی و عز و نعمت و جاه یا چو مردانت مرگ رویاروی

درود. با اینهمه مهر، چرا درباره مهرگان، دیر دیر می نویسی؟ مگر تحریمی.!

درود. من آن بازم که صیادان عالم همه عمری به من محتاج باشند شکار من، سیه چشم آهوانند که از حکمت، سرشک از دیده پاشند

ارزنی آمد مرجمک نام، گندمگون، ماش فرستادیم. نخود آمد، برنجش دهید که برنج است.(قائم مقام)

به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری بسا کسا که به روز تو آرزومند است