با سلام و وقت بخیر دوست گرانقدر یک سوال ! آیا بنده خود بعنوان موجودی دارای قدرت تفکر و شعور و صاحب تحلیل اجازه ندارم بی ارجاع به دیگر منابع ، نظری در این باره ارایه دهم ؟ هر چند نظر خویش را مستند به پژوهشهای میدانی نموده باشم ؟ آِیا حتما باید با استناد به سخنان و نظر گاههای فیلسوفان و اندیشمندان به نام تاریخ انسانیت کلمه به کلمه ی گفتارم را پیش ببرم؟ اگر چنین اجازه ای ندارم و شما صلاح نمیدانید با محتوای تفکر و استنتاج بنده در باب این موضوع ، خارج از چهارچوبهای دینی و روایی و تنها با استناد به تفکر و خرد ورزی و اندیشه ی نقادانه ی خویش بحث را جلو ببرید ، بار دیگر بنده از شما می خواهم تا رنج یک جستجویی آنلاین بسیار کوتاه و ساده را بر خود هموار سازید و جستجویی با عنوان * طرف داران تولد ستیزی یا آنتی ناتالیسم * را انجام دهید تا با نظر گاههای متنوع و قدرتمندی در این باره ، در قالب کتب و مقالات متنوع و متعدد مواجه گردید.به همین خاطر بنده از ذکر عناوین این کتب و مقالات و فیلسوفان و اندیشمندان شرقی و غربی در اینجا صرفنظر میکنم. امیدوارم با توضیحات سطور آغازین در قالب سوال بنده را ، عبارت *بدیهیات و یقینیات *برای عقل بشری را که توسط بنده بکار رفته، صرفا با تعریف بدیهیات و یقینیات در منطق صوری در نیامیزید ، هر چند اگر چنین مواجهه ای هم داشته باشید باز روش *تجربه و مشاهده * را که بنده بعنوان یک مرجع برای تبیین نظرات خویش و ارایه ی مصادیق در این باب ، بکار گرفته ام بر اساس تقسیمات منطق صوری جز بدیهیات و یقینیات عقل می باشند. جسارتا ، بنده آنچه در این مقال و مجال کوتاه ، در باب موضوع مورد بحث ، قابل تبیین بود بیان نموده و بقیه ی راه را با ارجاع شما به کتب و مقالات متعدد در باب این موضوع پیمودنی ساختم .این در حالیست که در قابل دفاع عقلی بودن تمام این موارد تردیدی ندارم! بنابراین از ادامه ی بحث در همین نقطه صرفنظر مینمایم. سپاسگزارم......

بخاطر اشتباهات تایپی و نگارشی عذر خواهم ، امکان ادیت ثانویه موجود نبود

سلام آقای نوری ، اگر لازم دانستید ، در جملات و ادعاهای بنده به دقت بیندیشید! مطمینا با دقت و تامل ، آنها را در حد بدیهیات و یقینیات برای عقل بشری و انسان خردمند خواهید یافت. هر چند بنده پیش تر، با پرسش و نظر خواهی از تعداد زیادی که پدر و مادر می نامیمشان به روش پرسش و مشاهده به یقین به صدق ادعاهای خود پی برده ام ( این عده که نظراتشان بازتابی از نظرات عموم جامعه میباشد ، از طیفهای مختلف اجتماع انتخاب شده بودند) هر چند به نگاهی بی غرضانه و به اندکی تامل دقیق و خرد ورزانه در نزد خویش نیز میتوانیم (اگر در جایگاه پدری و مادری باشیم)دریابیم که دلایل برای پدر و مادر شدن و فرزند آوری، همه ریشه در اطاعت کورکورانه از سنتهای همگانی و روشهای روتین و معمول زندگی (پدران ما اینچنین کرده اند) بوده ، یا حاصل ترس از تنهایی در دوران پیری و از کار افتاده گی یا ترس منقطع النفس شدن در زندگی و...است (بنظرم همه ی اینها بخاطر عدم پذیرش مسیولیت انسان بودن اوست که دارای مختصات وجودی خاص چنین موجودیست ) کار دیگری که میتوان برای رد یا اثبات نظرات و محصول تفلسف بنده داشت ، سرچی سریع در منابع و مطالعه ی نظرات همسو با نظرات بنده ، در تقابل با فرزند آوری از سو ی فلاسفه و اهل نظر بنام دیروز و امروز مراجعه و به فراخی بیشتری در ساحت اندیشه دست یافت . یا اینکه شما براهین و استدلالهای عقلی ، نه نقلی خود را در رد نظرات و مدعیات بنده بیاورید. فقط لطف نموده بحث منطقی و عقلانی پیش کشیده و از نقل آپآت و احادیث و ... که دلایلی آماده و غیر قابل مجاب کننده برای همچو منی می باشند به جد اجتناب فرمایید !

سوال شما بسیار سوال درست و بجا و وجود شناسانه ای است ! پدر و مادری که جواب منطقی به این سوال فرزند خود (که چرا و با اجازه ی چه کسی مرا به دنیا آوردید ه اید) نداشته باشند به هیچ وجه حق آوردن فرزندی به این دنیا را ندارد! خصوصا اگر خود ایشان در پاسخ به بدیهی ترین سوالات وجودی و هستی شناختی خود اعم از اینکه از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود و..... الی آخر پاسخی نداشته باشد . و هم پاسخ سوالاتی از قبیل اینکه جهانی که در آن زندگی میکنم چگونه جاییست و آغاز و انجام این جهان کجاست و اگر بودن و هستی من بدون رضایت من و اجباریست پدر و مادر من بعنوان موجوداتی صاحب فکر و اراده و اختیار و اخلاق و شرافت انسانی ، چه نقشی در این میانه دارند؟ آیا ایشان موجوداتی هستند که چون بقیه ی جانورانبکه غریزه فرمانده ی عملکرد ایشان است بخاطر برخورداری از قوه ی تولید مثل ، به اجبار تولید مثل کرده اند؟ بار دیگر باید از آنها پرسید قدرت تفکر و تشخیص و اختیار و انتخاب آنها در این میان چه کاره است ؟ ایا انها میتوانند بدون برخورداری از اجازه ی فرزند و منطقی محکم نه با استناد به روایات و احادیثی که هدفشان معلوم الحال است و نگاهشان به انسان تنها نگاه به یک موجود صرفا طبیعی است که باید تحت سلطه ی غریزه عمل کنند، در این جهت گامی به جلو بردارند ؟ پاسخ: خیر ! بنا بر این پدر و مادرها علاوه بر اینکه موجودات مقدسی نیستند ، موجوداتی هستند که تنها به حکم غریزه ، تبعیت کورکورانه از آموزهای غیر معقول و غیراخلاقی و بی بهره بودن از دلایل متقن و محکم ، متاسفانه دست به فرزند آوری نموده اند تا برای خود انگیزه و معنا برای زندکی بتراشند و نسل باری به هر جهت خود را ادامه دهند تا هر روز بیشتر حیات حیاتمندان دیگر را به سوی نیست و نابودی ببرند و بسیار سخن و دلیل برای همراهی با شما دارم که متاسفانه تایپ آن سخت و زمان بر می نماید. (((بنابراین حذف انسان از چرخه ی حیات به نظر بنده سلامت و نشاط و بقا را به حیات هستی منهای انسان باز خواهد گرداند!!!)))