Loading...

دیوانه بود آن که تو را دید و دم نزد قلبش تپیده بود ولی های‌و‌هو نکرد رو کرد سویِ دیگری از برقِ چشمِ تو دیوانه بود آن که غزل گفت و رو نکرد | رضا زنگنه |