Loading...

گوشه حجله یکی بال و پرش می‌سوزد. نفس و حنجره و چشم ترش می‌سوزد... نامسلمان یک نفر نیست، جرعه ای آب رساند. پسر فاطمه (ع) دارد جگرش می‌سوزد... ای‌ ام فضل دختر مأمون، کف مزن و هلهله مکن! این سم سینه سوز، ز من پر گرفته است.. دردی که بود در دلم از سر گرفته است... این حجره بوی روضه مادر گرفته است...!

آمده ام آتش زنم بر دل و جان...! شاید از خاکستر آن...!! جوانه ای بشکوفد از دل و جان...!!!


2