باسلام و احترام رشته تحصیلی بنده جامعه شناسی میباشد.از سال 1384 شروع به تحصیل در رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی و رشته های دیگر در مقاطع مختلف(در هر مقطع چندین مدرک تحصیلی دارم) کرده ام تا هم اکنون.در دانشگاه های مختلف پیام نور، سراسری و آزاد اسلامی تحصیل کرده ام و تجربیات فراوانی در این دانشگاه ها کسب کرده ام.امروزه برای اینکه جامعه ای بتواند موفق باشد علاوه بر یادگیری علوم دیگر, باید از علم جامعه شناسی هم برخوردار باشد تا بخوبی و با آگاهی در زمینه های مختلف اجتماعی،فرهنگی و....برنامه ریزی و عمل شود. در دانشگاه تهران از آنجایی که دانشکده ی جامعه شناسی از دانشکده ی اصلی جداست، در مورد دانشگاه اصلی خیلی نمی تونم نظر بدم ولی یک سری کلیات میگم. درباره خوابگاه‎ من از سال ۱۳۸۴ وارد این دانشگاه شدم و چون خودم تهران زندگی می کنم خوابگاه نگرفتم. اما یک بار به خوابگاه دوستانم رفتم و اونها خیلی راضی بودن. خوابگاهشون جدای از بقیه ی خوابگاه ها بود و بیشتر دانشجوهای تحصیلات تکمیلی اونجا بودن برای همین فضاشون بزرگتر بود. بیشتر خوابگاهی های دانشگاه (دختران) خوابگاهشون نزدیک تئاتر شهر و بلوار کشاورز هست. خودشون راضی هستن. توی ماه رمضون بهشون سحری و افطاری میدن. از نظر امکانات، امکانات عادی که هر خوابگاه باید داشته باشه مثل حموم و دستشویی و آشپزخانه و ... را دارن اما امکانات اضافی آنچنان نیست (مثل سالن ورزش و استخر و ...). پسرها خوابگاهاشون یکیش رو می دونم که چند کوچه بالاتر از دانشکده ی اقتصاد هست توی خیابان بخارست که دوستان من ۵ دقیقه قبل کلاسها بیدار می شدن و میومدن و راضی بودن. تردد به دانشکده‌ها دانشگاه اصلی در پل گیشا واقع هست و بعضی از دانشکده ها ی دیگر نیز،داخل شهر پخش هستند، مثل اقتصاد، آمار و ریاضی، و... دانشکده ی علوم اجتماعی و جامعه شناسی دسترسی خوبی به حمل و نقل عمومی با دو خط مترو و چند خط اتوبوس و تاکسی داره. دانشگاه اصلی جلوش همیشه اتوبوس و تاکسی هست. اما کلی با نزدیک ترین مترو که صادقیه هست فاصله داره و از مرکز شهر نزدیک یک ساعت راهه. ارتباطات در دانشگاه مسئولان دانشگاه تا جایی که من برخورد داشتم مهربان بودند و خوب برخورد کردند و کارم رو راه انداختند. البته شاید با من این طور بودند چون تا زمانی که مهمان بودم و همیشه نمراتم خوب بود و بهونه ای برای بد برخورد کردن باهام وجود نداشت. ولی کلا در مقایسه با دانشگاه های دیگه تا جایی که من دیدم مسئولان آموزش و ثبت و نام و این ها مهربان هستند و اذیت نمی کنند. روسای دانشگاه اکثرا دوستانه برخورد می کنند و حرف دانشجوها را می شنوند. البته در موارد زیادی دستشون برای عمل کردن به خواسته های دانشجوها بسته هست به دلیل مسائل حراست و سیاسی. انتقادها کلا فرایندهای اداری دانشگاه خیلی کند پیش میرن و سیستم آنلاین خیلی خوب طراحی نشده و در موارد زیادی درخواست ها ثبت نمی شن و بسیاری از موارد رو باید حضوری مراجعه کرد. البته تمهیداتی اندیشیده شده که این فرایندها بهتر بشن و پیشرفت داشته نسبتا. درباره دانشکده دانشکده ی علامه کلا چون علوم انسانی داره، به طور تخصصی در این حوزه عمل می کنه و هیئت علمی خوبی داره. بسیاری از همایش ها و رویدادها در این دانشگاه برگزار می شن. بخش بین الملل دانشگاه هم تلاش می کنه در این حوزه ها فعال باشه و قراردادهای زیادی با دانشگاه های خارجی دارن که بعضی وقتا یک سری رویداد بین المللی هم برگزار میشه. مثلا استاد خارجی میاد سخنرانی می کنه و کارگاه میزارن. دانشجوها می تونن در مسابقات بین المللی شرکت کنن. البته بیشتر موارد مربوط به بخش بین الملل یا به بخش های مربوط میشه که مثل دانشکده های زبان در درس هاشون ارتباط خارجی هست، یا مثل حقوق رویدادهای بین المللی مثل موت کورت دارن، و اکثر مسابقات و تبادل دانشجوها مربوط به مقطع لیسانس اصلا نمیشه. امکانات دانشکده‌ها دانشکده با دانشکده فضاش خیلی فرق می کنه به خصوص اون هایی که در دهکده نیستند. امکاناتشون هم همین طور. امکانات تفریحی زیاد نیست البته نمی دونم معنی امکانات تفریحی چیه اما به خصوص در دانشکده هایی که دهکده نیستند خیلی امکانات نیست. مثلا دانشکده ی آمار امکاناتش خیلی کمه و کلا یک خونه ی کوچیکه و بچه هاش همیشه میان دانشکده ی اقتصاد و از امکانات دانشکده ی اقتصاد استفاده می کنن. در دهکده کمی متفاوته چون فضا بزرگتره و برای دانشگاه می صرفه امکانات ایجاد کنه اونجا. کتابخانه ی بزرگی در دهکده هست که مشترک همه می تونن استفاده کنن. البته در بعضی دانشکده ها هم کتابخانه ی جدا هست. سالن ورزشی و استخر در دهکده هست. در دانشکده ی اقتصاد سالن ورزشی هست ولی استخر نیست. تشکل‌ها از نظر زندگی دانشجویی و فعالیت ها، باز هم دانشکده با دانشکده فرق می کنه. بعضی تشکل ها خیلی فعالند. مثلا بسیج و دانشجویان مستقل و کانون موسیقی، گویندگی خیلی فعالن اما در دهکده. در دانشکده هایی که جدا هستند فضا فرق می کنه. انجمن های عملی بعضی دانشکده ها خیلی فعالن و همش توشون یه خبری هست. کانون تئاتر فعالیتش نسبتا کمه. کلا برای انجام کارهای دانشجویی خیلی فرایند اداری و مجوز وقت گیر و دشواره. بعضی ها کارشون راحت تره از این نظر مثل بسیج. ولی موسیقی و تئاتر خیلی سخت تره کارشون و بعشی وقتا واقعا مجوز نمی دن بهشون. کلا دانشگاه از این نظرها در حاشیه هست و دانشجوها رو وارد فرایندهای پر حاشیه برای اخذ مجوز و درگیری با حراست می کنه. در کل اگه هدف از دانشگاه صرفا درس خوندن باشه و محیط علمی فقط مد نظر باشه در علوم انسانی دانشگاه خوبی هست. اما از نظر زندگی دانشجویی به خصوص برای دانشکده های خارج از دهکده فضا مطلوب نیست.