رشته بیابانزدائی
رشته بیابانزدائی یکی از رشتههای مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی است که در طی سالیان دراز دستخوش تحول شده است؛ البته در عنوان رشته! در متن و بطن آن هیچ توفیق و پیشرفتی حاصل نشده چون هر روز بر میزان بیابانهای کشور افزوده شده که خود دلیل عدم موفقیت این رشته و شاخههای علوم وابسته به آن است. رشته بیابانزدائی اکنون به رشته مدیریت و کنترل مناطق بیابانی تغییر نام داده و ماقبل آن با نامهای کنترل مناطق خشک بیابان، بیابانزدائی، کویرشناسی فارغ التحصیل داشته است. با توجه به عنوان جدید آن که مدیریت را یدک میکشد (ولی دریغ از دروس مدیریتی) صرفا به ارائه چندین مدل بیابان آن هم از نظر اکوسیستمی اکتفا شده است.
در ایران این رشته کارایی و بهرهوری نداشته است و دلیل محکم آن افزایش روزافزون مناطق بیابانی در کشور است. به عنوان رشتهای در منابع طبیعی که برای پر کردن خلا مدرک بین کارکنان ارگانهای مربوطه و برای اخذ شاید رتبه سازمانی کارکرد دارد؛ در حالیکه اکنون و در شرایط بحرانی کمبود آب و تغییرات اقلیمی و بروز دورههای خشکسالی طولانی مدت، باید از جایگاه ویژهای برخوردار میبود. در ابتدا شاید عنوان این تاریخچه از این رشته لازم و ضروری بود تا شاید انتقادی از بالاترین مرجع علوم و دانش کشور در تدوین و محتوای دروس آن بوده باشد.
بیابانزدائی در دانشگاه یزد
استان یزد از استانهای با شاخص آب و هوای بیابانی محسوب میشود و به نظر میتواند مناسبترین شهر و استان برای تدریس و تحصیل این شاخه از علوم منابع طبیعی باشد با وجود اینکه پتانسیل فراوان از نظر موقعیت مکانی دارد ولی مورد کم لطفی واقع شده و آنچنان شوق و ذوقی در این خصوص در دانشگاه دیده نمیشود.
اعضا هیت علمی
این رشته در دانشکده مستقل دانشگاه یزد به نام دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، در گروه مدیریت و کنترل مناطق خشک با 4 دانشیار و 6 استادیار و سایر کارکنان آموزشی در حال فعالیت میباشد.
امکانات آموزشی
مجموعا دارای 10 کلاس آموزشی، یک مرکز رایانه، اتاق کنفرانس، سالن اجتماعات و 4 آزمایشگاه است. این دانشکده دارای 2 سالن پرورش قارچ، 2 گلخانه تونلی و شیشهای، یک مرکز گلخانهای با آزمایشگاه کشت بافت برای انجام پروژه های علمی و پایان نامههای دانشجویان نیز میباشد. شاید بتوان گفت از نظر امکانات در رتبه مناسبی قرار دارد اما آنچنان توسعه یافته نیست چون بنظر فعالیتهای پژوهشی در آن اتفاق نمیافتد و یا علوم جدید در آن تدریس نمی شود. از علوم بین رشتهای و یا حتی فرارشتهای خبری نیست. البته با توجه به تاریخچه گفته شده در ابتدای مطالبم رشته آنچنان بین دانشجویان محبوب نیست. صرفا برای اخذ مدرک بین افراد شاغل سازمانهای مربوطه است مخصوصا در دوره تحصیلات تکمیلی دکتری که اکثرا بدلیل نبود علاقمندی به این رشته منتخب اکثر کارکنان بخشهای دولتی می باشد.
جو دانشکده
از نظر شخص بنده دارای جو سنگین آموزشی و حس رقابتی است که شاید کمتر دانشگاهی آنرا تجربه کرده باشد. علت آن شاید حاکم بودن هوای خشک و بیابانی مکانی باشد که همراه با تنشهای محیطی در دانشگاه همراه شده است. شور و شوق و نشاط آموزشی کمتر احساس میشود و بیشتر دانشجویان به اتمام ساعات کلاس آموزشی فکر میکنند تا به خلاقیت و جذابیتی در آن وجود ندارد و ظاهرا ارائه مقالات دانشگاهی از خود تحصیل و تدریس بیشتر نمود دارد.
امکانات رفاهی
در خصوص امکانات رفاهی، بدلیل سلیقهای بودن برداشتهای افراد، به طور قطعی نمیتوان اظهار نظر نمود. شاید نزدیکتر بودن دانشکده به سلف دانشگاه اولویت به حساب آید ولی خود دانشکده دارای تنها مرکز رفاهی اتاق دانشجویان دکتری است که با امکانات اولیه دایر است. البته قابل ذکر است که اهدا کردن چندین کلاس و واحد ساختمانی به سایر بخشهای دانشگاه بی دلیل در کمبود امکانات رفاهی دانشکده نیست. شاید باز پسگیری آنها در بهبود وضعیت، شرایط مناسبی ایجاد کرده و رتبه رفاهی را افزایش دهد.