سلام. اینجانب طهورا شیخلر، درحال حاضردانشجوی ترم4 رشته پرستاری هستم.
ارتباطات در دانشکده
ارتباط دانشجویان با یکدیگر تعریفی ندارد گرچه بعضی از بچهها همیشه جزواتی که زحمت کشیده و آماده کردهاند را قبل از امتحانات در اختیار سایر دانشجویان قرار میدهند.
تعداد استادان
غالب اساتید ما از نظر پایه علمی درسطح بالایی قرار دارند گرچه که تعداد اعضای هیات علمی مان به غایت کم است چنان که تقریبا به ازای هر 45 دانشجو یک عضو هیات علمی داریم. حال آن که دانشکده ما بیش از 1200دانشجو در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دارد. این موضوع باعث شده که اساتید ما از شنبه تا پنج شنبه و از صبح تا عصر هر روز مشغول به کار باشند و بعد از این که کلاسهای کارآموزیشان در بیمارستانها را برگزار کردند، به سرعت برای برگزاری کلاسهای درسیشان خود را به دانشکده برسانند کما این که این مسئله درباره ما دانشجویان نیز صدق میکند.
به علت تعداد معدود اساتید با سطح علمی بالا، خیلی مواقع ما را با دانشجویان کارشناسی ارشد یا دکترا به کاراموزی میفرستند که اصلا بار آموزشی نداشته و فقط وقت گذرانی است.
امکانات
به نسبت این میزان از پذیرش دانشجو ما باید امکانات بیشتری در اختیار داشته باشیم. سلف دانشکده گنجایش این حجم از دانشجو را نداشته و اغلب مجبوریم مدتها در صف دریافت غذا بایستیم.
کتابخانه دانشکده نسبتا خوب و جامع است و مسئولین کتابخانه راهنمایان بسیار خوبی برای پروژههای تحقیقاتی و انتخاب کتابهای مناسب هستند. به نسبت جمعیت، سایت کوچکی در اختیار داریم و بعضا دسترسی ما به برخی سایت های علمی به علت اتمام اشتراک قطع میشود. در کل امکانات رفاهی دانشکده جالب نیست اما سطح علمی غالب اساتید فوق العاده است.
تشکلهای دانشجویی
فکر میکنم تشکلهای دانشجویی دانشکده ما از جمله بسیج و انجمن و کمیته تحقیقات و... نسبت به سایر دانشکده های شهید بهشتی بسیار فعالتر هستند.
یکی از مسائل مهمی که با آن دست به گریبانم این است که فرآیندی به نام فرایند پرستاری در دانشکده و در غالب دروس تئوری به ما آموزش داده میشود اما در بیمارستانها این فرایند اصلا اجرا نمیشود. هر چند در هر کارآموزی از ما میخواهند که یک فرآیند تحیل دهیم ولی به طور کلی آنچه که در دروس نظری میآموزیم از زمین تا آسمان با آنچه که در بیمارستانها شاهد اجرای آن هستیم متفاوت است. گاهی پرسنل از دانشجویان پرستاری توقع دارند که در بخش فقط کار انجام دهند. اصلا آنچه که در بیمارستان از ما انتظار میرود، این است که شیوه های غلط وجا افتاده پرستاری که تاکنون در تمام بیمارستانهای ایران اجرا میشده و فکر میکنم تا حد زیادی شان رشته پرستاری را تنزل داده است را یاد بگیریم و اجرا کنیم. چرا؟ چون تعداد پرسنل کم و تعداد بیماران زیاد است.
درباره استادان
تعداد اساتید حرفهای و مطرح ما به قدری زیاد است که قادر نیستم به ذکر نام چند تن از آنان بسنده کنم. تمام اساتید زیرگروه داخلی جراحی عالی هستند و اما به شخصه فکر میکنم استادان مهناز ایلخانی، علیرضا قهری سرابی، آزیتا پورشیروانی، میترا زندی و دکتر بوذری و سعید شیری و مریم اله بخشیان و... از بخش داخلی جراحی و استاد فرزانه محتشمی از اساتید بخش روان پرستاری و خانم ژاکلین وارطانوسیان و هم چنین استاد میکروب شناسی، اساتید فوق العادهای هستند که کلاسهایشان برایم هیجان انگیز بوده و اصلا خسته کننده نیست.