Loading...
1)من لیسانس هنرهای تجسمی ازپژوهشگاه دانشگاهی علوم وفنون نویدآرمان آتیه تبریزمی باشم.وبه اخذمدرک لیسانس نائل شدم. 2)جودانشکده بسیارخوب وعاطفی است.وارتباط دانشجویان بایکدیگرخوب وبرادرانه است.وارتباط اساتیدبادانشجویان هم بااحترام ومحترمانه است. 3)محل برگزاری کلاسهادرمحل پژوهشگاه درتبریزاست.وکیفیت وامکانات دانشکده عالی است. 4)ازدیدگاه من کمبودهای دانشکده مقداری ابزارکاراست. 5)فعالیت های دانشجوئی وتشکل هابسیارخوب است.من عضوبسیج دانشجوئی بودم وحالاعضوفعال بسیج هنرمندان رادارم.وانجمن اسلامی هم تشکیل داده بودیم. 6)اساتیدپژوهشگاه دانشگاهی همه دررشته وکارخودشان یک استادبه تمام معنابودند. 7)توصیه من به دانش آموزانی که قصددارنددررشته هنرهای تجسمی گرایش مجسمه سازی تحصیل کننداین است که ابتدابا یک مشاورمشورت کنندوچنانکه عمقی علاقه دارندمی تواننددراین رشته تحصیل کنند.;کلاسهای ماچون رشته مجسمه سازی هستیم درطبقه دوم است که برای کلاس مجسمه سازی طبقه دوم کاراشتباهی است من به دانشحویان گفتم کلاس مجسمه سازی طبقه دوم نبایدباشدکجای دنیا رسم است که ابزارهای سنگین را به طبقه دوم ببریندومجسمه سنگین رابه پائین ببرندکلاس مجسمه سازی بایدطبقه همکف باشدیاحتی المقدورزیرزمین باشددانشجویان همه گفتندای باباحرف شمادرست است بیائیدنزدرئیس دانشکده برویم ولی یکی ازدانشجویان گفت نه بایدمحترمانه عمل کنیم یک طومارمی نویسیم وهمه زیرآن امضامی کنیم وتوسط دبیرخانه بدست رئیس دانشکده می رسانیم.همه قبول کردندویکی ازبچه ها که خوش خط بودطوماری نوشت وهمه مازیرآن امضاکردیم وبه دبیرخانه بردیم تا به رئیس دانشکده بدهند.چندروزبعدرئیس دانشکده همه مارا خواست ووقتی به اطاق رئیس دانشکده رفتیم گفت خیلی زیبا نوشته ایداین پیشنهادراکدامیک ازشماداده است؟بچه هاگفتند:آقایونس زاده داده است.رئیس دانشکده به من گفت بسیارپیشنهادجالبی است.ومن گفتم بله من یکدفعه ازکارگاه مجسمه سازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بازدیدکردم که استادهم آقای پرویزتناولی بودندوکارگاه آنهادرطبقه همکف دریک فضای پهناوربود.رئیس دانشکده به من احسن ازهنرمندان علاقمندبه مجسمه سازی هستی وگفت مابعدازبررسی یک مکان مناسب درطبقه همکف برای کارگاه مجسمه سازی شما تهیه می کنیم.که بعدازسه ماه به قولشان عمل کردندوکارگاه مجسمه سازی رابه طبقه همکف انتقال دادند.وچون مجسمه سازی هنری است که همه جاراکثیف می کندوکارگاه خیلی کثیف شده بودمن همت کردم وکارگاه را تمیز کردم ووقتی استادددانشجویان به کارگاه آمدنددیدندکارگاه چقدرتمیزشده استادگفت چه کسی کارگاه راتمیزکرده گفتم من تمیزکرده ام چون من درزمانی که هنرجوبودم استادم می گفت بچه هامجسمه سازی هنرلباس خراب کن وکفش پاره کنی است وهمه جاراکثیف می کندبادعادت کنیدهنگام کاریک لباس کاربپوشیدوبعدازخاتمه کارتان همه جاراتمیزکنیدودستهایتان راهم بشورید.واگربه چشم تحقیربه شمانگاه می کننداین رابدانیدکه درزمانی که میکل آنژپیکرتراش زندگی می کردمردم به مجسمه سازبه چشم یک بنانگاه می کردند.که من به استادم گفتم اصلا نبایدناراحت بشویم این برای یک مجسمه سازهنرمندیک افتخاراست واستادازاین حرف من خیلی خوشش آمدوبه من گفت تویک هنرمندهستی واولین کسی که به من گفت تویک هنرمندهستی همین استادم بودکه تاامروزاین حرف استادم دروجودمن تداعی معانی می کند.