بخشی از ترجمۀ کتاب باقیمانده تقسیم ناپذیر

پس، امروز موضعِ ما نسبت به شلینگ چیست؟ دو جهتگیری [ـِ عمده] مختصاتِ صحنهی فلسفیـایدئولوژیکِ معاصر را به دست میدهند: سوفیستهای جدیدِ نسبیگرای «پسامدرن» (از نوپراگماتیستها تا ساختارگشاها) و تاریکاندیشانِ زمانهی نویی. از منظرِ هر دوی این جهتگیریها ارجاع به شلینگ، یعنی ارجاع به انتقادِ شلینگ از هگل و ایدئالیسمِ مدرن بهطور عام، اهمیتِ تعیینکنندهای دارد. سوفیتهای جدید تأکید میکنند که شلینگ نخستین فیلسوف بود که با اعلامِ مضامینِ پیشایندی و تناهی° تَرَکی در عمارتِ همهلوگوسباورانه[1]ی هگل ایجاد کرد؛ تاریکاندیشانِ زمانهی نویی° شلینگ را فیلسوفی میدانند که با اعلامِ مفاهیمی نظیرِ Weltseele [نفسِ جهان]، حکمتِ ازلی، کیهانشناسیِ جنسیشده و جز اینها چرخشِ «یونگی» را به انجام رساند.